۱۳۸۸/۱۰/۱۸
پدر نااهل محسن ما
بيش از شش ماه از حادثه بازداشگاه كهريزك مي گذرد و ماجراي متهمان آن طبق معمول به چند نيروي رده پايين و دست چندم نيروي انتظامي خلاصه مي شود. قاضي مقصر اين حادثه دژ فولادين و تسخير ناپذيرش را در قوه قضاييه را رها كرد و به منصبي دولتي دست يافت. به محاكمه همان رده هاي پايين نيز اميد زيادي نيست و شايد يادآوري محاكمه متهمان حادثه 18 تير سال 78 كوي دانشگاه موردي مشابه باشد كه در نهايت تمامي آن حادثه در سرقت يك ريش تراش توسط يك درجه دار خلاصه شد.
متهم اصلي و عامل اول اين حوادث همان به وجود آورنده تفكر خشونت و خط دهنده رويه خودسري در نيروهاي لباس شخصي است. هماني كه سالهاست رويه اي متفاوت در تشويق و ترغيب نيروهاي بسيج و سپاه اتخاذ كرده است. كسي كه در فرداي حوادث 18 تير پيام داد: فرزندان بسيجيم بشتابيد و خصم را سركوب كنيد. كسيكه تئوريزه كننده خشونت را مطهري زمان ناميد.
براي پدر محسن ما، بينهايت متاسفم كه اين گونه به خون پاك فرزندش خيانت ميكند. براي پدر محسن ما، بينهايت متاسفم كه قاتل اصلي فرزند خودش را تكريم ميكند و به محاكمه چند نيروي دسته چندم و رده پاييني، مقلد، تابع و مطيع دلش را خوش كرده است.
جناب آقاي دكتر عبدالحسين روح الاميني ، محسن ما اگر مثل ما گمراه بود ولي يك انسان بود ، دهان خرد شده او به اندازه اي حق بر گردن تو ايجاد مي كند كه نتواني از مجازات عاملين اصلي آن گذشت كني. اي كاش لااقل از سعيد حجاريان ياد ميگرفتي كه از ضارب خود گذشت كرد، چرا كه او به روشني عامل اصلي ترور خود را و آمرين آن را مي توانست ببيند.
شما در حالي چهار زانو در مقابل قاتل فرزندت نشسته اي كه روز قبل از آن نيز ايادي همين رهبر بزرگوارت با چاقو و قمه و زنجير و باتوم به محسنهاي ما در خيابان ها حمله كردند و تعدادي را به خاك و خون كشيدند و خدا مي داند آلان با محسنهاي ما در بازداشگاهها چه نمي كنند؟؟؟
شرم و ننگ بر تو كه بعد از شهادت محسن ما گفتي : محسن كه رفت به فكر محسنهاي مردم باشيد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تمامي نظرات بدون استثنا درج خواهد شد بجز نظراتي كه حاوي كلمات ركيك باشد.