جرس: اشکان ذهابیان هم اکنون نیمی از دوران محکومیت خود را گذرانده و طبق قوانین سازمان زندان ها باید آزاد گردد اما باوجود وعده مسئولین مبنی بر آزادی اشکان، فشارها بر روی او و خانواده اش افزایش یافته و بنا به دلایلی نامعلوم با آزادی وی مخالفت می گردد.
این عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت از سحرگاه سه شنبه در اعتراض به ادامه بازداشت غیرقانونی، وضعیت وخیم زندان و شرایط غیر انسانی نگهداری اش در زندان متی کلا بابل، اعتصاب غذا کرد. اما در دومین روز اعتصاب غذایش حالش وخیم شده و بجای رسیدگی پزشکی به سلول انفرادی زندان متی کلا منتقل شد.
اشکان ذهابیان، دانشجوی رشته شیمی محض دانشگاه فردوسی، مشهد، در دوران تحصیل در دانشگاه، از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد بود. به علت فعالیت های دانشجویی ابتدا در سال 87 به مدت یک ترم از تحصیل محروم شد. وی در ایام انتخابات ریاست جمهوری سال 88، عضو ستاد مهدی کروبی بود و تنها 4 روز پس از انتخابات توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. بار دیگر در حوادث 13 آبان (روز دانش آموز) سال 88 به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به واسطه تشکیل انجمن های اسلامی شمال کشور بازداشت شد. اشکان ذهابیان در شعبه صد ویک دادگاه انقلاب شهرستان بابل به صورت غیابی به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. این فعال دانشجویی که در روز دوشنبه دوازدهم اردیبهشت سال جاری در پی درخواست اداره اطلاعات برای اجرای حکم شش ماهه خود به اداره اطلاعات ساری مراجعه کرده بود، در همان محل بازداشت شد.
گفتنی است در طی مدت سومین بازداشت اشکان ذهابیان بارها خانواده وی تهدید به عدم اطلاع رسانی در خصوص وضعیت فرزندشان شدند و مادر اشکان در اثر این فشارها یکبار به بیمارستان منتقل شد اما هیچگاه بعنوان یک مادر حاضر به سکوت نشد و تا آزادی فرزندش درد خود و اشکان را فریاد خواهد کرد.
متن گفتگوی "جرس" با رقیه جعفریان مادر اشکان ذهابیان در پی می آید:
خانم ذهابیان آیا امروز با اشکان ملاقات داشتید؟
بله، امروز من و پدرش توانستیم به مدت بیست دقیقه اشکان را ملاقات کنیم.
بعد از آن همه فشار چه شد که با این ملاقات موافقت کردند؟
البته نمی خواستند ملاقات بدهند، بعد از پیگیری های ما وقتی وضعیت روحی ما را بعنوان یک پدر و مادر دیدند بالاخره موافقت کردند.
آیا دوباره ملاقات هایتان به روال عادی است یا باز باید برای دیدن فرزندتان منتظر تماس آنها باشید؟
متاسفانه ما از این هم اطلاع نداریم. حالا امروز که اشکان را دیدیم و کمی از نگرانی در آمدیم اما دوباره باید مراجعه کنیم تا ببینیم همان هفته ای یکبار را می توانیم او را از پشت شیشه ببینیم یا نه؟ هنوز چیزی مشخص نیست. خودشان که می گفتند ما می توانیم این ملاقات را هم ندهیم اما لطف کردیم. حالا باید منتظر روز ملاقات باشیم و فردا پدرش می رود تا ببیند می تواند اشکان را دوباره ملاقات کند یا نه؟ من خودم که فردا نمی روم چون امروز که حال و روز اشکان را دیدم ناراحت شدم و تحمل ندارم فردا هم او را اینطور ببینم.
اشکان هنوز در اعتصاب غذا بسر می برد؟
در این ملاقات نمی توانستیم حرفی غیر از احوالپرسی بزنیم و در اطرافمان بودند به همین خاطر نتوانستم از اعتصاب غذایش بپرسم اما با توجه به وضعیت نامناسب جسمانی و ضعف شدیدی که داشت شاید هنوز در اعتصاب غذا باشد و فکر می کنم اگر هم اعتصاب غذای خود را شکسته باشد به او فشار آورده اند.
علت اعتصاب غذای اشکان چه بود؟
نسبت به شرایط نامناسب زندان و عدم دسترسی به "حق" آزادیش اعتراض داشت. ما و اشکان فکر می کردیم در ماه رمضان "آزاد" می شود بعد گفتیم روز عید فطر حتما آزاد می شود چون مدت زندانش را هم گذرانده بود که باز آزادش نکردند.
دو هفته پیش زمانیکه با پدر اشکان گفتگو می کردم او بسیار خوش بین بود که اشکان آزاد شود و می گفت مسئولین قول آزادی اشکان را طی دو و سه روز داده اند و با توجه به اینکه اشکان حق استفاده از آزادی مشروط را دارد، چه شد که مسئولین به وعده خود عمل نکردند و این حق را از او سلب کرده اند؟
واقعا هیچ چیز نمی دانیم هیچ پاسخی هم به ما نمی دهند. حالا به چه دلیلی اشکان نمی تواند از این حق آزادی استفاده کند ما هم نمی دانیم! پدرش پیش خیلی ها رفت و به همه جا مراجعه کرد اما پاسخی نگرفت حالا در روزهای آینده باز به دادستانی مراجعه می کند تا ببینیم چه می شود؟
هنوز در سلول انفرادی نگهداری می شود؟
هنوز در انفرادی در محوطه قرنطینه نگهداری می شود.
وضعیت جسمی و روحی او چطور بود؟
خوب هرکسی که از نظر روحی تحت فشار باشد و اعتصاب غذا هم باشد مسلم است که از نظر جسمی چه حال و روزی باید داشته باشد. آنچه که من امروز در ملاقات دیدم می توانم بگویم حال فرزندم اصلا خوب نبود و افت فشار داشت و رنگ و رویش پریده و زرد بود و از نظر جسمی وضعیت مناسبی نداشت. وقتی در آغوشش کشیدم و گریه کردم فقط گفت مادر گریه نکن، حال و رمق حرف زدن نداشت.
از حال و روز خودتان قبل و بعد از ملاقات با اشکان برایمان بگویید؟
اگر بخواهم از ناراحتی ها و نگرانی هایم بگوییم که تمام شدنی نیست و نمی د انم از کجا بگویم در این مدت فقط زجر کشیدم. الان هر چه هم بخواهم بعنوان درد و رنج یک مادر بگویم به ما می گویند حق مصاحبه ندارید و نباید حرفی بزنید حتی حرف خوب هم می گویند نزنید و ساکت باشید. الان هم فقط به سوالات شما پاسخ می دهم و چیز خاصی نمی گویم. بخاطر همین زیاد نمی توانم حرف بزنیم فقط همین را بگویم که از دوری بچه ام در رنج و عذاب هستم و نمی توانم تحمل کنم که فرزندم در رنج و درد ببینم. همین که در یک سلول است و ناراحت است برایم غیر قابل تحمل است و وقتی می بینمش دلم کباب می شود. یک بچه خوب و سالم و از همه نظر نمونه چرا باید اینطور در رنج باشد و با این وضع و حال او را ببینم؟
شما درست می گویید ما بر طبق وظیفه ای که داریم با شما تماس می گیریم و شما ناچار هستید در خصوص نادیده گرفتن حقوق انسانی فرزند در بندتان و روشن ساختن افکار عمومی پاسخ دهید و با توجه به اینکه شاید بسیاری از مسئولین از این اتفاقات کم اطلاع باشند از این تریبون بعنوان یک مادر درد کشیده صحبتهایتان را مطرح کنید.
من اصلا امید نداشتم که دیگر فرزندم را ببینم و از اینکه توانستم او را ببینم اگرچه نگران وضعیتش هستم اما باز خوشحالم که او را دیدم و بعد از این اتفاقات و حال ناگواری که داشت توانستم او را ببینم خدا را شکر می کنم. دو و سه روز تعطیل بود و هیچ خبری از فرزندم نداشتم و فکر می کردم به حالت اغماء افتاده و از اینکه سرپا دیدمش خوشحال شدم. اما خوب با وجود خوشحالی بعد از ملاقات نگرانی هایم افزایش پیدا کرد چون خیلی ضعیف و رنگ پریده بود. اشکان این دفعه خیلی تحت فشار بود و از نظر روحی و جسمی خیلی بهش فشار آمد. اما خوب انشالله بزودی آزاد شود و تمام نگرانی ها و ناراحتی هایم برطرف شود و امیدواریم مسئولان همانطور که وعده داده بودند اقدامی کنند تا اشکان به آغوش خانواده برگردد.