جمعی از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در بیانیه ای به مناسبت روز دانشجو گفته اند "تاریخ گواهی می دهد هر زمان که ملتی بیدار شده و مردم با آگاهی از منافع و حقوقشان برای کسب آنها به اجماع رسیده اند، موفق شده اند به رویای آزادی خواهی خود جامع عمل بپوشانند."
به گزارش دانشجونیوز، این دانشجویان در بیانیه خود خواستار اتحاد دانشجویان به عنوان نخبه گان فرهیخته جامعه و به عهده گرفتن نقش هدایت کنندگی توسط ایشان شده اند.
این دانشجویان همچنین معتقدند فشارهای گسترده بر مردم از جمله بر دانشجویان طی سالهای اخیر به هدایت ایت الله خامنه ای صورت گرفته است و انتخابات ۸۸ بیش از پیش چهره واقعی جمهوری اسلامی را نمایان کرد.
متن کامل بیانیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به شرح زیر است:
امسال در حالی به استقبال ١۶ آذر می رویم که همچنان مانند گذشته چشمی پر از اشک و دلی پر از خون در فراغ یاران در بندمان داریم، بیش از نیم قرن است که هرگونه تلاش برای رسیدن به بدیهی ترین و ابتدایی ترین حقوقمان نتیجه ای جز در بند شدن و سرکوب در پی نداشته است. تا کی باید بنشینیم و شاهد باشیم چگونه دوستانمان یکی پس از دیگری توسط تمامیت خواهان مورد آزار و شکنجه قرار می گیرند؟
تا کی باید در پیمودن مسیر آزادی خواهیمان از چاله ای به چاهی دیگر بیافتیم؟ آیا به راستی زمان آن فرا نرسیده است که طرحی نو در اندازیم و استبداد را با تمام توان از ریشه برکنیم؟
همواره در بین همه اقشار جامعه، دانشجویان بیشترین هزینه را در مقابل سرکوبگران پرداخت نموده اند اما این هزینه ها زمانی به نتیجه دل خواه منتهی خواهد شد که بینشی عمیق و دیدی تازه را نسبت به وقایع تاریخی در ما ایجاد نماید. ما باید ضمن تکریم تلاشهای گذشته از نقد اشتباهاتمان نیز غافل نشویم تا مانند گذشته هزینه های ما به ابزاری برای سو استفاده فرصت طلبان و قدرت گرفتن عوام فریبان قرار نگیرد.
دانشجویان و دانشگاهیان عزیز:
از انقلاب ۵۷ تاكنون رژیم مستقر ١۶ آذر را مانند مناسبتهای دیگری چون سالروز پیروزی انقلاب واشغال سفارت آمریكا به دست آویزی برای تحكیم وتثبیت پایه های مشروعیت خود در سطح افکار عمومی ساخته بود و این روزها همواره نمادی بودند از خیزش انقلابی یك ملت در مقابل دشمنانی كه برای چپاول سرمایه ها ودستاوردهای ملی آنها به كمین نشسته بودند. دیدگاهی كه بخصوص دردهه ۶۰ بین اقشار مختلف جامعه ایران طرفدارانی بیشمار داشت ونظام از آن به عنوان ابزاری برای سركوب واعدام مخالفانش استفاده می كرد.
در دهه ۶۰ رژیم به پشتوانه حامیان بیشمار خود همه صداهای مخالف را به هر شكل ممكن خفه كرد، اما سالهای پایانی دهه ۶۰ آغاز یك دگردیسی در رژیم بود. پایان جنگ و مرگ آیت الله خمینی عرصه ای جدید را در حیات جمهوری اسلامی رقم زد؛ در این سالها به تدریج عناصر آرمانگرا و متوهم از بدنه مدیریتی جمهوری اسلامی حذف شدند و جای خودرا به تكنوكراتهای میانه رو دادند، فضای سنگین انقلابی از دانشگاهها كنار رفت و دانشجویان فرصتی برای تعمق در واقعیتهای حاكم بر پیرامونشان یافتند.
در همین سالها بود كه نطفه اصلاحات در ایران بسته شد و مدافعین اسلام انقلابی خارج از قدرت، فرصتی برای مطالعه و نقد گذشته و تجدید نظر در دیدگاههای خود و به روز كردن آنها یافتند، تا بار دیگر در خرداد ۷۶ با پیروزی بر محافظه كاران؛ فرصتی برای حضور در قدرت یابند.
دوران اصلاحات "دوران نقد دانشجویان بر نظام" بود. اما در این نقد ها امیدهای فروانی به اصلاح نهفته بود؛ امیدی كه خیلی زود بر باد رفت و اقتدارگرایان و در راس آنها آیت الله خامنه ای برای خفه كردن صدای دانشگاه از هیچ عملی رویگردان نشدند و این مسئله را به كرات در عمل نشان داد. چه زمانی كه با اندك اشارت رهبر جمهوری اسلامی تعداد زیادی از نشریات منقد یك شبه توقیف شدند وچه زمانیكه در ١۸ تیر اوباش وابسته به بیت رهبری با هجوم شبانه به خوابگاه دانشجویان تعداد زیادی را مضروب و زخمی ساختند. در حالی که در تمام این موارد اصلاح طلبان انتظارات به حق دانشجویان را برآورده نساختند.
اقتدارطلبان با حمله به دانشجویان و مطبوعات به عنوان خط مقدم جنبش اصلاحات و فلج ساختن آن، پروژه خود را برای نابود كردن اصلاحات در ایران با موفقیت اجرا نمودند. چرا كه پس از آن اصلاح طلبان با وجود در اختیار گرفتن دولت و مجلس به دلیل نداشتن بازوهای موثر برای ارتباط با جامعه عملا در پیش برد وعده های خود، كاری از پیش نبردند.
تا آن که در سال ١٣۸٤ تمامیت خواهان توانستند با استفاده از جوی رخوت زده که نتیجه عقب نشینی ها و مسامحه کاری های مکرر رئیس جمهور وقت- سید محمد خاتمی- بود، چهره ای عوام فریب به نام محمود احمدی نژاد را بر نهاد قوه مجریه حاكم كنند. احمدی نژاد آمده بود تا حرفای مگوی رهبری را علیه مخالفان و رقبایش بازگو كند و نوكر حلقه به گوش بیت رهبری و پیش برنده ی منویات وی باشد.
در طول سال های ریاست جمهوری احمدی نژاد، دانشجویان دوران سیاهی را سپری كردند و بارها و بارها با بازداشت و محرومیت از تحصیل مواجه گردیدند. این اقدامات و حمایت كامل دستگاه بیت رهبری از آنها به تدریج بدنه منتقد حكومت و بویژه دانشجویان را كه در راس این برخوردها قرار داشتند متوجه نقش رهبری به عنوان عامل اصلی این برخوردها نمود، اما انگار هنوز زمان لازم بود تا جامعه نیز به این نقش مخرب آیت الله خامنه ای پی ببرد. زمانی كه چندان به طول نینجامید.
انتخابات سال ۸۸ موقعیت خوبی بود كه اقتدارگرایان چهره سركوبگر خود را كه تا پیش از آن تنها برای مخالفانش فاش می ساخت به مردمی كه به تقلب گسترده در انتخابات معترض بودند نشان دهند. كشتار معترضان در روزهای پس از انتخابات ۸۸ چهره واقعی آن ها را به خوبی نمایان ساخت و فرصتی ایجاد نمود كه رنجدیدگان گذشته كه تا پیش از این سكوت كرده بودند لب به سخن بگشایند وجنایات ایادی نظام علیه خودرا در معرض قضاوت عموم قرار دهند.
موج جنایات آنچنان گسترده بود كه حتی صدای اعتراض برخی از مدافعان جمهوری اسلامی که وجدانی آزاده داشتند؛ همچون محمد نوری زاد را نیز در آورد، اعتراضی كه وی را روانه زندان ساخت تا ثابت شود حاکمیت هیچ گونه انتقادی را حتی از ناحیه نزدیک همراهان خود نیز بر نمی تابد.
واینگونه است که نظام اسلامی تمام پل ها را پشت سر راه خود را ویران نمود و حتی تلاشهای مذبوحانه ای همچون حمله به سفارت بریتانیا که از سوی نظام برای ایجاد اتحادی هرچند گذرا در جمع اصولگرایان صورت گرفت؛ دیگر کوچکترین تاثیری بر تحکیم پایه های مشروعیت لرزانش ندارد.
حاکمیت اکنون در شرایطی قرار گرفته است که راه را بر هرگونه بازگشت و اصلاحی بسته است تا آنجا که هرگونه ادعایی از سوی هر شخصی مبنی بر امید اصلاح نظام با واکنش منفی از سوی جامعه مواجه می گردد. این هشداری است برای اصلاح طلبانی که بار دیگر در تلاش اند تا با چنگ زدن به ریسمان انتخابات متقلبانه و نابرابر خود را به ارکان قدرت نزدیک نمایند.
یاران دبستانی! بی شک کسب متاع آزادی برای هیچ ملتی بدون هزینه نبوده است و همواره بوده اند خودکامگانی که برای پاسخ دادن به عطش سیری ناپذیر قدرت طلبی شان، ملت ها را با به کار گیری همه ابزارها زیر یوغ جباری خود نگه داشته اند. اما تاریخ گواهی می دهد هر زمان که ملتی بیدار شده و مردم با آگاهی از منافع و حقوقشان برای کسب آنها به اجماع رسیده اند، موفق شده اند به رویای آزادی خواهی خود جامع عمل بپوشانند. به طور قطع این مهم با اتحاد و اجماع فراگیر دانشجویان به عنوان نخبه گان فرهیخته جامعه و به عهده گرفتن نقش هدایت کنندگی توسط ایشان حاصل خواهد شد و شانزدهم آذر بهترین زمان ممکن است برای تجلی این اتحاد علیه حکومت جائر.
این دانشجویان همچنین معتقدند فشارهای گسترده بر مردم از جمله بر دانشجویان طی سالهای اخیر به هدایت ایت الله خامنه ای صورت گرفته است و انتخابات ۸۸ بیش از پیش چهره واقعی جمهوری اسلامی را نمایان کرد.
متن کامل بیانیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به شرح زیر است:
امسال در حالی به استقبال ١۶ آذر می رویم که همچنان مانند گذشته چشمی پر از اشک و دلی پر از خون در فراغ یاران در بندمان داریم، بیش از نیم قرن است که هرگونه تلاش برای رسیدن به بدیهی ترین و ابتدایی ترین حقوقمان نتیجه ای جز در بند شدن و سرکوب در پی نداشته است. تا کی باید بنشینیم و شاهد باشیم چگونه دوستانمان یکی پس از دیگری توسط تمامیت خواهان مورد آزار و شکنجه قرار می گیرند؟
تا کی باید در پیمودن مسیر آزادی خواهیمان از چاله ای به چاهی دیگر بیافتیم؟ آیا به راستی زمان آن فرا نرسیده است که طرحی نو در اندازیم و استبداد را با تمام توان از ریشه برکنیم؟
همواره در بین همه اقشار جامعه، دانشجویان بیشترین هزینه را در مقابل سرکوبگران پرداخت نموده اند اما این هزینه ها زمانی به نتیجه دل خواه منتهی خواهد شد که بینشی عمیق و دیدی تازه را نسبت به وقایع تاریخی در ما ایجاد نماید. ما باید ضمن تکریم تلاشهای گذشته از نقد اشتباهاتمان نیز غافل نشویم تا مانند گذشته هزینه های ما به ابزاری برای سو استفاده فرصت طلبان و قدرت گرفتن عوام فریبان قرار نگیرد.
دانشجویان و دانشگاهیان عزیز:
از انقلاب ۵۷ تاكنون رژیم مستقر ١۶ آذر را مانند مناسبتهای دیگری چون سالروز پیروزی انقلاب واشغال سفارت آمریكا به دست آویزی برای تحكیم وتثبیت پایه های مشروعیت خود در سطح افکار عمومی ساخته بود و این روزها همواره نمادی بودند از خیزش انقلابی یك ملت در مقابل دشمنانی كه برای چپاول سرمایه ها ودستاوردهای ملی آنها به كمین نشسته بودند. دیدگاهی كه بخصوص دردهه ۶۰ بین اقشار مختلف جامعه ایران طرفدارانی بیشمار داشت ونظام از آن به عنوان ابزاری برای سركوب واعدام مخالفانش استفاده می كرد.
در دهه ۶۰ رژیم به پشتوانه حامیان بیشمار خود همه صداهای مخالف را به هر شكل ممكن خفه كرد، اما سالهای پایانی دهه ۶۰ آغاز یك دگردیسی در رژیم بود. پایان جنگ و مرگ آیت الله خمینی عرصه ای جدید را در حیات جمهوری اسلامی رقم زد؛ در این سالها به تدریج عناصر آرمانگرا و متوهم از بدنه مدیریتی جمهوری اسلامی حذف شدند و جای خودرا به تكنوكراتهای میانه رو دادند، فضای سنگین انقلابی از دانشگاهها كنار رفت و دانشجویان فرصتی برای تعمق در واقعیتهای حاكم بر پیرامونشان یافتند.
در همین سالها بود كه نطفه اصلاحات در ایران بسته شد و مدافعین اسلام انقلابی خارج از قدرت، فرصتی برای مطالعه و نقد گذشته و تجدید نظر در دیدگاههای خود و به روز كردن آنها یافتند، تا بار دیگر در خرداد ۷۶ با پیروزی بر محافظه كاران؛ فرصتی برای حضور در قدرت یابند.
دوران اصلاحات "دوران نقد دانشجویان بر نظام" بود. اما در این نقد ها امیدهای فروانی به اصلاح نهفته بود؛ امیدی كه خیلی زود بر باد رفت و اقتدارگرایان و در راس آنها آیت الله خامنه ای برای خفه كردن صدای دانشگاه از هیچ عملی رویگردان نشدند و این مسئله را به كرات در عمل نشان داد. چه زمانی كه با اندك اشارت رهبر جمهوری اسلامی تعداد زیادی از نشریات منقد یك شبه توقیف شدند وچه زمانیكه در ١۸ تیر اوباش وابسته به بیت رهبری با هجوم شبانه به خوابگاه دانشجویان تعداد زیادی را مضروب و زخمی ساختند. در حالی که در تمام این موارد اصلاح طلبان انتظارات به حق دانشجویان را برآورده نساختند.
اقتدارطلبان با حمله به دانشجویان و مطبوعات به عنوان خط مقدم جنبش اصلاحات و فلج ساختن آن، پروژه خود را برای نابود كردن اصلاحات در ایران با موفقیت اجرا نمودند. چرا كه پس از آن اصلاح طلبان با وجود در اختیار گرفتن دولت و مجلس به دلیل نداشتن بازوهای موثر برای ارتباط با جامعه عملا در پیش برد وعده های خود، كاری از پیش نبردند.
تا آن که در سال ١٣۸٤ تمامیت خواهان توانستند با استفاده از جوی رخوت زده که نتیجه عقب نشینی ها و مسامحه کاری های مکرر رئیس جمهور وقت- سید محمد خاتمی- بود، چهره ای عوام فریب به نام محمود احمدی نژاد را بر نهاد قوه مجریه حاكم كنند. احمدی نژاد آمده بود تا حرفای مگوی رهبری را علیه مخالفان و رقبایش بازگو كند و نوكر حلقه به گوش بیت رهبری و پیش برنده ی منویات وی باشد.
در طول سال های ریاست جمهوری احمدی نژاد، دانشجویان دوران سیاهی را سپری كردند و بارها و بارها با بازداشت و محرومیت از تحصیل مواجه گردیدند. این اقدامات و حمایت كامل دستگاه بیت رهبری از آنها به تدریج بدنه منتقد حكومت و بویژه دانشجویان را كه در راس این برخوردها قرار داشتند متوجه نقش رهبری به عنوان عامل اصلی این برخوردها نمود، اما انگار هنوز زمان لازم بود تا جامعه نیز به این نقش مخرب آیت الله خامنه ای پی ببرد. زمانی كه چندان به طول نینجامید.
انتخابات سال ۸۸ موقعیت خوبی بود كه اقتدارگرایان چهره سركوبگر خود را كه تا پیش از آن تنها برای مخالفانش فاش می ساخت به مردمی كه به تقلب گسترده در انتخابات معترض بودند نشان دهند. كشتار معترضان در روزهای پس از انتخابات ۸۸ چهره واقعی آن ها را به خوبی نمایان ساخت و فرصتی ایجاد نمود كه رنجدیدگان گذشته كه تا پیش از این سكوت كرده بودند لب به سخن بگشایند وجنایات ایادی نظام علیه خودرا در معرض قضاوت عموم قرار دهند.
موج جنایات آنچنان گسترده بود كه حتی صدای اعتراض برخی از مدافعان جمهوری اسلامی که وجدانی آزاده داشتند؛ همچون محمد نوری زاد را نیز در آورد، اعتراضی كه وی را روانه زندان ساخت تا ثابت شود حاکمیت هیچ گونه انتقادی را حتی از ناحیه نزدیک همراهان خود نیز بر نمی تابد.
واینگونه است که نظام اسلامی تمام پل ها را پشت سر راه خود را ویران نمود و حتی تلاشهای مذبوحانه ای همچون حمله به سفارت بریتانیا که از سوی نظام برای ایجاد اتحادی هرچند گذرا در جمع اصولگرایان صورت گرفت؛ دیگر کوچکترین تاثیری بر تحکیم پایه های مشروعیت لرزانش ندارد.
حاکمیت اکنون در شرایطی قرار گرفته است که راه را بر هرگونه بازگشت و اصلاحی بسته است تا آنجا که هرگونه ادعایی از سوی هر شخصی مبنی بر امید اصلاح نظام با واکنش منفی از سوی جامعه مواجه می گردد. این هشداری است برای اصلاح طلبانی که بار دیگر در تلاش اند تا با چنگ زدن به ریسمان انتخابات متقلبانه و نابرابر خود را به ارکان قدرت نزدیک نمایند.
یاران دبستانی! بی شک کسب متاع آزادی برای هیچ ملتی بدون هزینه نبوده است و همواره بوده اند خودکامگانی که برای پاسخ دادن به عطش سیری ناپذیر قدرت طلبی شان، ملت ها را با به کار گیری همه ابزارها زیر یوغ جباری خود نگه داشته اند. اما تاریخ گواهی می دهد هر زمان که ملتی بیدار شده و مردم با آگاهی از منافع و حقوقشان برای کسب آنها به اجماع رسیده اند، موفق شده اند به رویای آزادی خواهی خود جامع عمل بپوشانند. به طور قطع این مهم با اتحاد و اجماع فراگیر دانشجویان به عنوان نخبه گان فرهیخته جامعه و به عهده گرفتن نقش هدایت کنندگی توسط ایشان حاصل خواهد شد و شانزدهم آذر بهترین زمان ممکن است برای تجلی این اتحاد علیه حکومت جائر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تمامي نظرات بدون استثنا درج خواهد شد بجز نظراتي كه حاوي كلمات ركيك باشد.