خودم را بر انداز میکنم و دیگر سبزها را همینطور .
آخر امروز در سخنان مقدمه ای آقای احمدی نژاد در مشهد جملات زیبایی در رابطه با ارتباط امام و نتایج این ارتباط که باعث رافت و دوستی با مردم می شود، شنیدم و همینطور هم سخنان رهبر را، حرفهایی زدند که باعث شک به هویت، کیفیت و کمیت خودم و دیگران مثل خودم شد و گفتم نکند ما خواب آلودگان و رانده شدگان، چنان غفلت کرده ایم که متوجه یک سری تغییرات معنایی و محتوایی نشده ایم زیرا :
رهبر که قربانشان بروم
یادشان رفته بود که فقط ما رای دادیم
ساکت راهپیمایی کردیم تا از رای خود بپرسیم
و سپس خودشان گفتند که کار ما کودتای نرم بوده، آنهم از نوع مخملی و زیبا و نه خشن
و بعد از آن به خاطر همین موضوع کافر شدیم و دینمان رفت.
و به دلیل کافر شدنمان پشتمان به آمریکا و اسرائیل و در و دیوار رسید و بدین جهت اول کافران اصلی را بدون سر و صدا و حتی یک کلمه شعار و انجام دادن کوچکترین کاری، دستگیر کردند، و بردند به جایی که عرب نی میزند، تا استحاله سی ساله شوند .
و دیگرانمان فحش شنیدند و بعضی کتک خوردیم و ضرب و شتم دیدیم، از قافله و مردم رانده شدیم و دستشان نرسید که کاری دیگر بکنند.
بعد از این همه تنبیه ها که برای بیداری ما انجام شد
حالا بعد از این همه وقت از رافت و دوستی با مردم می گویند، پس باید حالا برایمان تعریف کنند که آن تنبیه ها رافت بود یا دوستی ، از کتاب قرآنشان که نمیدانم واقعا به آن اعتقاد دارند یا مثل همه آنرا بوسیده اند و در بالاترین جا گذاشته اند که نه آسیب ببیند و نه در دسترس باشد، کلامی می گویند که به سخنان دیگران گوش دهید و بعد بهترین آنرا انتخاب کنید.
در اینجا من گیج و منگ را گیج تر می کنند که اگر زیر سوال بردن انتخابات بزرگترین جرم است، چرا حالا میگویند و از اول نگفتند، ولی در عوض ما را از اول گرفتند و آنچه کردند که نباید می کردند، بجای آنکه به حرف ما هم گوش دهند و بعد بد و خوبش را جدا کنند و بهترین را بردارند
و دوم اینکه که چرا از اول تعریف درستی از مردم و رافت ارائه ندادند که ما بدانیم، ما که هیچ چیزمان به اینها نمی خورد چه برسد به مردم بودن و احساس داشتن، الکی دلمان را به این و آن خوش نکنیم ....
آخر امروز در سخنان مقدمه ای آقای احمدی نژاد در مشهد جملات زیبایی در رابطه با ارتباط امام و نتایج این ارتباط که باعث رافت و دوستی با مردم می شود، شنیدم و همینطور هم سخنان رهبر را، حرفهایی زدند که باعث شک به هویت، کیفیت و کمیت خودم و دیگران مثل خودم شد و گفتم نکند ما خواب آلودگان و رانده شدگان، چنان غفلت کرده ایم که متوجه یک سری تغییرات معنایی و محتوایی نشده ایم زیرا :
رهبر که قربانشان بروم
یادشان رفته بود که فقط ما رای دادیم
ساکت راهپیمایی کردیم تا از رای خود بپرسیم
و سپس خودشان گفتند که کار ما کودتای نرم بوده، آنهم از نوع مخملی و زیبا و نه خشن
و بعد از آن به خاطر همین موضوع کافر شدیم و دینمان رفت.
و به دلیل کافر شدنمان پشتمان به آمریکا و اسرائیل و در و دیوار رسید و بدین جهت اول کافران اصلی را بدون سر و صدا و حتی یک کلمه شعار و انجام دادن کوچکترین کاری، دستگیر کردند، و بردند به جایی که عرب نی میزند، تا استحاله سی ساله شوند .
و دیگرانمان فحش شنیدند و بعضی کتک خوردیم و ضرب و شتم دیدیم، از قافله و مردم رانده شدیم و دستشان نرسید که کاری دیگر بکنند.
بعد از این همه تنبیه ها که برای بیداری ما انجام شد
حالا بعد از این همه وقت از رافت و دوستی با مردم می گویند، پس باید حالا برایمان تعریف کنند که آن تنبیه ها رافت بود یا دوستی ، از کتاب قرآنشان که نمیدانم واقعا به آن اعتقاد دارند یا مثل همه آنرا بوسیده اند و در بالاترین جا گذاشته اند که نه آسیب ببیند و نه در دسترس باشد، کلامی می گویند که به سخنان دیگران گوش دهید و بعد بهترین آنرا انتخاب کنید.
در اینجا من گیج و منگ را گیج تر می کنند که اگر زیر سوال بردن انتخابات بزرگترین جرم است، چرا حالا میگویند و از اول نگفتند، ولی در عوض ما را از اول گرفتند و آنچه کردند که نباید می کردند، بجای آنکه به حرف ما هم گوش دهند و بعد بد و خوبش را جدا کنند و بهترین را بردارند
و دوم اینکه که چرا از اول تعریف درستی از مردم و رافت ارائه ندادند که ما بدانیم، ما که هیچ چیزمان به اینها نمی خورد چه برسد به مردم بودن و احساس داشتن، الکی دلمان را به این و آن خوش نکنیم ....
فریبا شریعتی
سلام و خسته نباشید
پاسخحذفاول چرا قاسم آباد را پشتیبانی نمی کنید؟
اطراف دانشگاه آزاد
دیگر اینکه لطف کنید بجای شعار ما هستیم که یادآور آن گروه خارج از ایران و شاهنشاهی است از ما بیشماریم و دیگر شعارهای مخصوص سبز استفاده کنید.
ممنون
من هم موافقم این کودتایی ها دنبال بهونن بهشون ندین میتونین از شعارهایی مثل ما تا اخر ایستاده ایم استفاده کنید
پاسخحذف