سخنان شجاعانه پدر شهید مصطفی غنیان در مراسم ترحیم وی که در تیر اندازی هفته بعد از انتخابات به هنگام سر دادن شعار الله اکبر در راه باز پس گیری حق مردم خویش شهید گشت
پروردگارا تو خود فرمودي كه بندگانت را مي آزمايي ، پروردگار عزيزمن مرا به سخت ترين روش آزمودي، در فاصله كمتر از 5 دقيقه كه پسرم مصطفي از من جدا شد، او را در حاليكه به مغزش گلوله خورده بود در روي پشت بام و در طبقه هشتم ساختمان غرق در خون در آغوشم افكندي. مصطفي جلوي چشمم جان داد. همانجا بود كه بي اختيار با خود زمزمه كردم "باي ذنب قتلت " به كدامين گناه كشته شدي و من بي اختيار به ياد آقا و مولايم حسين افتادم كه نعش خون آلود علي اكبرش را در آغوش كشيده بود و بي اختيار با خود زمزمه مي كرد و من با خود زمزمه كردم كه "لايوم كيومك يا اباعبدالله" و حسين بن علي در آن حال فرمود:" الهي رضا برضائك و تسليم لامرك لا معبودا سواك" و من نيز ميگويم پروردگارا راضي ام به رضاي تو و تسليم به امر و اراده ي تو . در آن شهر غريب و در آن شب هولناك و در آن دل شب من كسي را نداشتم و باز بي اختيار به ياد ارباب و ولي نعمتم علي بن موسي الرضا، غريب الغربا افتادم كه به دور از اهل و عيال از مدينه كوچ كرده و در توس به غربت جان داد.
پروردگارا تو شاهد باش از امانتي كه به من سپرده بودي 26 سال نگهداري كردم و تا آنجائيكه در توانم بود در تربيتش كوشيدم كه خداشناس و با ايمان، مردم دار و با عاطفه، با اخلاق بار آيد كه خوشبختانه چنين بود و چنين شد و خود مصطفي اين پذيرش را داشت او پسري متدين، متواضع، فروتن، خوشرو، با اخلاق و به قول همه دوستانش بامرام بود و اين لياقت را داشت كه در راه اسلام و قرآن و در راه حفظ استقلال اين كشور و در راه آزادي ملت مسلمان و عزيز ايران، در طبق اخلاص، تنها سرمايه اش را كه جانش بود، غريبانه نثار كند و حال اي خداي من امانتي كه به من سپرده بودي به خودت بازگرداندم، او را از من بپذير كه "انالله و انا اليه راجعون"
پروردگارا من صريحا اعلام ميكنم كه از پسرم مصطفي كمال رضايت را داشته و از او راضي ام تو نيز از او راضي باش.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
تمامي نظرات بدون استثنا درج خواهد شد بجز نظراتي كه حاوي كلمات ركيك باشد.