۱۳۸۹/۵/۸
34 روز تا روز قدس بیشتر نمانده است .
۱۳۸۹/۵/۳
وبلاگ ترانه های سبز متولد شد
جنبش سبز در فضای مجازی و در اینترنت دارای سایتهای مختلف و متنوع در زمینه های گوناگون است که شامل اخبار، تصاویر ، فیلمها و موارد مختلف جنبش سبز را پوشش میدهد. در این میان متاسفانه تا بحال سایتی که اختصاصا ترانه ها و موزیکها و سرودهای جنبش سبز را اارائه دهد ،ایجاد نشده است . البته سایتهایی مثل فانوس آزاد، رای سبز، آق بهمن، ویدئوبلاگ جنبش سبز و فرند فید ترانه های سبز، به طور پراکنده این ترانه ها را ارائه داده اند.
وبلاگ جنبش سبز مشهد به همراه سایتهای فوق الذکر به معرفی این ترانه ها پرداخته و تا بحال حدود 100 ترانه را معرفی و ارائه کرده است . با توجه به گسترش روز به روز جنبش ، در زمینه ترانه های سبز، بر آن شدیم که معرفی این ترانه ها را به صورت مستقل ، در سایتی با همین عنوان ارائه دهیم که وبلاگ ترانه های سبز حاصل این تلاش است.
۱۳۸۹/۴/۳۱
ترانه سبز (89) - هر روز یک ترانه - کروبی (ساسی مانکن )
وقت انتخاب داریم با هم
رایمو به کی بدم/تو می گی کی عالیه
کی به فکر ایرانه/وای کی به فکر بیکاریه
کی به اون گوش می ده/ کاری نداره کی گوش می ده
الان وقت هم بستگیو/خون تو رگ های همه جوش می ده
من نباشیم بیا ما شیم/مگه نمی خواستیم بخری ماشین
مگه نمی خوای همه مایه دار شیم/بیا من و تو هم مثل اون ها پاشیم
فرقی نداره که دری که به دربندیم /همه مثل هم شهروندیم
بیا شرکت کن تو اتحاد ملی/فرقی نداره که بیکاری یا که کارمندی
دوست داریم از بس خوبی/مهربونی محبوبی
رای ما، رای به شما
وای وای مهدی کروبی/وای وای مهدی کروبی
..................................................................
بشین تو خونتو خودت باد بزن و/ماهانه بگیر هفتاد هزار تومن و
دست تو بیار بگیر دستمو/رفع می کنن مشکلات مسکنو
دیگه نقد خرید می کنی بجا قرضی/وقتی ما بگیره کشورو کشاورزی
حالا زود به زود کارخونه می شه احداث/ دیگه مشکلی کسی نمی کنه احساس
اینا حقیقت داره پس اعتماد کن/وای همین حالا برو رآی بنداز
واسه همبستگی،واسه اتحاد،واسه ایران
ببین پای صندوقا می رم
لینک دانلود :
ترانه سبز (88) - هر روز یک ترانه سبز - ایول ایول
ایول ایوله،ایول/سبز رنگ منه
اینجا ایرانه/ایرونی اوله
ایول ایوله،ایول/همه رای می دن
سید عشق ماست/خدا هم پشت ماست
ایول ایوله،ایول/چه خوش می گذره
من و تو واونا/پیرا و جوونا
همه ورزشکاران/همه باحالا
همه خوشگلا /سبز سبزن و ایول
حالا همه به افتخار ایران
ایول ایوله،ایول/سبز رنگ منه
اینجا ایرانه/ایرونی اوله
ایول ایوله،ایول/همه رای می دن
سید عشق ماست/خدا هم پشت ماست
ایول ایوله،ایول/چه خوش می گذره
من و تو واونا/پیرا و جوونا
همه ورزشکاران/همه باحالا
همه خوشگلا /سبز سبزن و ایول
این ور همه سبزن/باحالن و بامزن
اون وریا رو ویبره که می لرزن/کلا سوژه ی طنزن
ترانه های سبز (87) - هر روز یک ترانه سبز - آزادی (پیمان سلطانی)
ما کشته میشویم، ما زنده میشویم، ما از برای کشته شدن زنده میشویم
ما کشته میشویم، ما زنده میشویم، ما از برای کشته شدن زنده میشویم
چیست، چیست، چیست آزادی؛ چیست آزادی
من درد در رگانم، حسرت در استخوانم، چیزی نظیر آتش بر جانم پیچیدهاست
ما به ظلمت گردن نمینهیم، گردن نمینهیم، نمینهیم
ما به جنگ سیاهی میرویم
ماه غمناک، راه نمناک، ماهی قرمز افتاده بر خاک
غفلت سزای کیست، غفلت سزای کیست، آیین تازهای نبود مرگ، ما زندهایم، ما زندهایم
این درد مشترک را فریاد کن، این درد مشترک را فریاد کن
این درد مشترک را فریاد کن، این درد مشترک را فریاد کن
دندان ملتی روی جگر، و بوی خون، بیقرار در باد گذشت
ای کاش میتوانستم، ای کاش، خون رگان خود را من، قطره، قطره، قطره بگریم
دندان ملتی روی جگر، دندان ملتی روی جگر
دندان ملتی روی جگر، دندان ملتی روی جگر
آی عشق، آی عشق چهره آبیت پیدا نیست
آی عشق، آی عشق چهره آبیت پیدا نیست
ما کشته میشویم، زنده میشویم، ما از برای کشته شدن زنده میشویم
ما کشته میشویم، زنده میشویم، ما از برای کشته شدن زنده میشویم
چیست آزادی
آزادی اگر میطلبی، غرق به خون
غرق به خون، غرق به خون باش
تنها در این قفس خونین
عاشق ماندن معنا دارد، معنا دارد
ما کشته میشویم، زنده میشویم
ما از برای کشته شدن زنده میشویم
ما کشته میشویم، ما زنده میشویم، ما از برای کشته شدن زنده میشویم
چیست آزادی
لینک دانلود :
برای دریافت فایل صوتی اینجا را کلیک کنید.
اسکناس نویسی در مشهد
۱۳۸۹/۴/۳۰
ترانه سبز (86) - هر روز یک ترانه سبز - ندا یک دختر جوان بود
ترانه سبز (85) - هر روز یک ترانه سبز - در سرتاسر خط...
In darkness
Lying with the gun across his chest
Pretending
He's heartless
As the fire flashes in the sky
He was fragile
And frozen
When the bullet took away his friend
And now he's somehow
More broken
He's pulling his weapon to his side
Loading it full of his goodbyes
Holding an enemy across the line
He's pulling his weapon to his side
Loading it full of his goodbyes
Holding an enemy across the line
Sweating
And shaking
Lying with her hands across her chest
She wakes with
Her cravings
As the fire flashes in her eye
She was fragile
And frozen
When the needle took away her friend
And now she's somehow
More broken
She's pulling her weapon to her side
Loading it full of her goodbyes
Holding an enemy across the line
She's pulling her weapon to her side
Loading it full of her goodbyes
Holding an enemy across the line
With every battle he's chosing
With every fight he's losing
His enemy's not far behind
With every promise she's broken
With every lie she's spoken
Her enemy's not far behind
It's your time
It's your time
It's your time
It's - your - TIME!
He's pulling his weapon to his side
Loading it full of his goodbyes
Holding an enemy across the line
She's pulling her weapon to her side
Loading it full of her goodbyes
Holding an enemy across the line
With every battle he's chosing
With every fight he's losing
His enemy's not far behind
With every promise she's broken
With every lie she's spoken
Her enemy's not far behind
۱۳۸۹/۴/۲۹
ترانه سبز (84) - هر روز یک ترانه سبز - سبز بودن چه جرم سنگینیست
زرد ها روی شاخه میمانند سبز ها روی خاک میریزند
جای عطر اقاقی و یاس بوی خون در فضای این شهر است
گویی احساس سربلندی و اوج با تمام درخت ها قهر است
از کف سنگ فرش هر کوچه خون ناحق لاله راشستند
غافل از اینکه در تمامی شهر سرو ها جای لاله ها رستند
شب به شب روی شاخه هر سرو قمری و چلچله هم آواز است
بانگ الله اکبر از هر سو نغمه ساز است و نغمه پرداز است
هر دهانی که بوی گل میداد دوختندش به نوک سوزن ها
بوی گل شد خمار و جاری گشت از دوچشم خمار سوسن ها
ناله ی پر شرار مرغ سحر معنی اش ارتداد و بی دینیست
در زمستان زوق و اندیشه سبز بودن چه جرم سنگینیست
ساقه هایی که سبز تر بودند سرخ گشته به خاک قلتیدند
باقی ساقه ها از این ماتم برگ های سیاه پوشیدند
نخل را کنده بید می کارند بید مجنون کجا ثمر بدهد
ای که بر روی ماه چنگ زدی باش تا صبح دولتت بدمد
ترانه سبز (83) - هر روز یک ترانه سبز - سرود شب
صدای سکوتی که برخاست/مهیب تر از هزار فریاد
نوشت رو قلب سیاهی/که نمی بریم ز یاد
رنگ سرخی که به خاک ریخت/نمی شه پاک با تزویر
که بال و پر اندیشه /نمی شه بسته با زنجیر
.................................................................
مهمونی هایی که تو خونه بود/آوردیم ما به خیابان
که خانه ای داریم ما/به وسعت زمین ایران
که تا دست به دست برقصیم/به کوبیم پای کوبان آواز
که شعر سبز آزادی /خوش آهنگ هست به هر سازی
.................................................................
آی آدمایی که در خوابین/زدین خودتون رو به خواب
وقتش اومده که بیدار شین/بزنین به صورتاتون آب،دست
شکاف سقف قصر تاریخ/در اون تابیده تا آفتاب
که این فقط یک اسرار است/که افتاده اون نقابی
اونکه صبح تو صف نان بود/شب می آد به پشت بام
می گه اگه کسی آن بالا هست مال همس/این است ختم کلام
ترانه سبز (82) - هر روز یک ترانه سبز - سرگذشت ترانه موسوی
ترانه ی سبز(81) - هر روز یک ترانه سبز - سکوت نکن
سکوت نکن،سکوت نکن،وقتی برادر جان داد
به حال این گلوله ها
فقط سری تکان داد
سکوت نکن،سکوت نکن،وقتی کلید این قفس
در دست اهریمن شده
وقتی که خونه هم سنگرت
زیر پایت می سره
سکوت نمی کنیم دگر
ما همه سبز، سبز شدیم
به یاد آن غرقه به خون
در عاشقی بی مرز
قفل قفش با دستای ما می شکنه
بند دهن بند سکوت
تو دست پنهون کیه
سکوت نکن ، سکوت نکن،هم غصه هم تاوان من
خورشید دوباره در می اد
تاریکیا میشه روشن،میشه روشن
۱۳۸۹/۴/۲۸
ترانه سبز (80) - هر روز یک ترانه سبز - سرو آزادی
ترانه ی سبز(79)-هر روز یک ترانه ی سبز-کوچه
خونه خیلی دوره
کبوتره میخونه
اون که روی بومه خونه
نشسته روبرومه
بچه های کوچه
با توپ پلاستیکیشون
میان بیرون دونه دونه
مامان مشغول آشپزی
حرف نداره باش کسی
یه گوشه ناراحت نشسته
دستش دسته دستمال کاغذی
بابا سر کار ، بابا فکر مایه
بابا قهرمانه ، آره بابا قهرمانه
آسمون آبیه ، جای اون خالیه
که باشه و ببینه انقد حالمون عالیه
خیابونا شلوغه ، هر جا آب جوب جاریه
اینجا خوب جاریه آره خوب جاریه
درختا سر بلند ، کاج و سرو از مرد و زن
میخندن و میزنن با هم حرف بلند
مردمم بی درد و غم
باهمن میگن خوشن ، دیدن خودم
که هدف هرکی اینه که سبز شه علف هرزی
هیچ جا نمیخوام ، هیچ جا نمیخوام ، هیچ جا نمیخوام
باشم جز اونـــــــــــــــجا
کوچه خیلی خوبه
خونه خیلی دوره
کبوتره میخونه
اون که روی بومه خونه
نشسته روبرومه
بچه های کوچه
با توپ پلاستیکیشون
میان بیرون دونه دونه
مامان دم پنجره ، دستش ظرفشه
کمکش میکنم نمیذارم یه وقت خسته شه
بابا سر کار ، بابا فکر مایه
بابا قهرمانه ، آره بابا قهرمانه
ابر نیست بالا ما ، تا سفید بشه شهر ما
باز دو تا بال ما ، میریم بالا با هم
میگه کوچولو به بابایی
بخون برام لالایی
نگران نمیشم میدونم فردا با مایی
شبا آروم با خنده خوابیدن
صبح ها آسون سر کار میرن
حرف تو حرف نمیره
دست تو دست دیگه ، هرکی هرجا میره
آسمون نیست آلوده ، سفید مثل فالوده
لابد اون بالا ها یکی فکر ما بوده
هیچ جا نمیخوام باشم جز اونـــــــجا
زنگه مدرسه میخوره دوبار قبل سه
وقتشه برم خونه کوله پشتیم بندش سفت
کوچه ها رو راه میرم ، اینجا همه خوبن
صبح تا شب یه مشت آدم میان دم خونه
در و تور پنجره باز ، هرجا زود میاد خبر شاد
میزنیم از حجنره داد ، این روزها رو نبره باد
ماها همه باهمیم ، اینجا همه راحتیم تو سرزمین مادریم
اینجا تو ایـــــــــــران زمین
کوچه خیلی خوبه
خونه خیلی دوره
کبوتره میخونه
اون که روی بومه خونه
نشسته روبرومه
بچه های کوچه
با توپ پلاستیکیشون
میان بیرون دونه دونه
مامان مشغول آشپزی
حرف نداره باش کسی
یه گوشه ناراحت نشسته
دستش دسته دستمال کاغذی
بابا سر کار ، بابا فکر مایه
۱۳۸۹/۴/۲۷
ترانه سبز (78)-هر روز یک ترانه ی سبز-یاد یاران(سبز یعنی استقامت تا بهار)
سبز یعنی استقامت تا بهار
سبز یعنی ملتی پر اقتدار
سبز یعنی رنگ خون عاشقان
سبز یعنی قبر بینام و نشان
سبز یعنی اهتزاز دستها
پر زدن بر معبر بنبستها
سبز یعنی یاد یاران ماندگار
بغض خیس مادران داغدار
دیشب سینهی مردم درید
دیشب قامت شهرم خمید
دیشب پره پره بچهها
دیشب بهت ما و ضجهها
آسمان شهر ما را غم گرفت
چارچوب خانه را ماتم گرفت
هموطن! کوچهام میهنم
بر باد رفت
سوختند زین شرر خانهها
از بام و کف
این خار و خاشاک هوا
گر بیاید بادها
میوزد بر چهرهی ناپاکتان
کور خواهد کرد چشم دشمنان
دشمن ار تو سنگ خارایی و من
جان به کف جانم فدای میهنم
ایران میپرستم نام و آب و خاک تو
ایران میسپارم جان به راه پاک تو
میشکوفد بهار زین حضور شبشکن
۱۳۸۹/۴/۲۶
سخنی با آقای قرائتی
برشی از تاریخ : 1500 نفر رو ساواک توی ما انداخته
۱۳۸۹/۴/۲۵
سخنی با مراجع عالی مقام دینی
مدت زمان طولانی است که در فکر نوشتن و همصحبتی با روحانیون و مراجع عالی مقام هستیم که فریاد سکوتشان از اعتراض خفته شان رساتر است ولی نمیدانستیم چگونه باید بگوییم و بنویسیم که خدای ناکرده توهین یا بی ادبی به ساحت این افراد نباشد.
ولی در عین حال در میان تمام این لحظات و افکار ذهنمان مشغول است که اگر چه دولت جمهوری به ظاهر اسلامی ما، هم دین، هم قرآن، هم قدرت، هم زور، هم تیغ، هم تبلیغات، هم سلاح، بیت المال، هم وراثت و ولایت پیغمبر در دستش هست، ولی چگونه عده ای جوان و کم تجربه و بدون مقام و درجات معنوی و آنچه این آقایان محترم دارند و در پی سالهای زیاد کسب کرده اند، توانسته اند آزاد بیاندیشند و در این گیراگیر حق و باطل و جنگ اسلام و اسلام نما، راه سبز اسلام را بیابند و هر نوع کاری، حتی ایثار جان عزیز را برای احقاق و دفاع از این اسلام عزیز بنمایند. ولی این مقامان محترم نتوانسته اند، حتی با کلامی دل و روح مردم را گرم و نام خود را در تاریخ ماندگار کنند. چون اگر به تاریخ هم رجوع کنیم، فکر نکنیم فقط مرجع و عالمی را پیدا کنیم که فقط فقط مشهوریتش به عنوان مرجعیتش باشد و لاغیر.
و در این میان یادمان از قسمتی از سخنرانی دکتر علی شریعتی آمد که به جا دانستیم که در اینجا آن را بنویسیم، چرا که اگر دینداری صرف نماز و روزه، رهبری و مر جعیت باشد که معاویه هم از این نوع زندگی و راهکار استقبال میکرد که او هم "از خدا میخواست که امام حسین بیاید در مسجد دمشق بنشیند و فقه درس بدهد، تفسیر درس بدهد، معارف اسلامی درس بدهد، توحید درس بدهد، تفسیر آیات قرآن و سیره پیغمبر و هر چه دلش خواست درس بدهد، بودجه اش کاملا تامین است فقط به آن کارهای سیاسی، کاری نداشته باشد".
پس ما منتظریم تا دین و دینداری و اجتهادتان در دنیای ما به کار آید که اگر دین به دنیا به کار نیاید در آخرت هم به کار نخواهد آمد