۱۳۹۰/۷/۲

پلاکی به یادگار...



باورعشق تو امروز
هزاران هزاربار، تکثیر شد
پلاکت مانده یادگار درمشتی
که با نوارسبزی آذین شد...

۱۳۹۰/۷/۱

قسمتي از حكم دادگاه امير شيباني زاده



به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و مصاحبه با رسانه های بیگانه که منجر به هتک حرمت نظام و زیر سوال بردن مامورین امنیتی و قضات و دستگاه قضائیه شده است و ارسال اطلاعات محرمانه به سایتهای ضد انقلاب با استناد به ماده 514 قانون مجازات اسلامی به تحمل 5 سال حبس تعزیری و به اتهام توهین به رهبری با استناد به ماده 499 قانون مجازات اسلامی به 6 ماه حبس و بخاطر نگهداری از وسایل دریافت امواج ماهواره و پخش سی دی های ضد انقلابی و تشویق جوانان برای شرکت در تجمعات و اغتشاشات بعد از انتخابات 88 به 5 میلیون و پانصد هزار تومان جریمه نقدی محکوم و درخواست اشد مجازات شده و به دلیل اینکه نامبرده امیر شیبانی زاده بارها به اتهام اقدام علیه امنیت بازداشت شده و از رافت اسلامی سوء استفاده کرده است به عنوان تتمیمی به زندان کرمان برای تحمل دوران حبس تبعید خواهد شد...

۱۳۹۰/۶/۲۷

اطلاعیه خانواده قابل در خصوص وضعیت احمد قابل



یا من إسمه دواء و ذکره شفاء

خدایی را سپاس میگوییم که دعای بندگان دلسوخته اش را اجابت نمود و بار دیگر لطفش را شامل حال ما و احمد عزیزمان فرمود و روز پنجشنبه ۱۳۹۰/۶/۲۴ ساعت ۱۴/۳۰ آقای احمد قابل از تخت بیمارستان پایین آمده و مرخص شدند.

در این رابطه چند نکته لازم به بیان است:

۱- ایشان دچار عارضه تومور مغزی شده که با عمل جراحی سخت و سنگین(حدود ۵ساعت) توسط دکتر علیرضا بیرجندی (جراح متخصص مغز و اعصاب) و تیم پزشکی در بیمارستان رضوی مشهد در روز پنجشنبه ۹۰/۶/۱۷ مورد عمل جراحی قرار گرفت و پس از یک هفته بستری شدن در بخش مراقبت های ویژه(ICU) ترخیص گردید و بحمدالله حال عمومی اش رضایت بخش است، اما ترمیم ضایعاتی که تومور وارد ساخته نیازمند زمان است. در حال حاضر سمت چپ بدن ایشان حرکت ندارد و بدون مراقبت و کمک، قادر به حرکت و ایستادن نیستند. طبق نظر پزشک بایستی فیزیوتراپی انجام شده و در آینده پرتو درمانی و شیمی درمانی صورت گیرد. لذا همچنان به دعای خیر دوستان و علاقه مندانش نیازمندیم.

۲- از کلیه دوستان آشنایان علاقمندان از داخل و خارج کشور که نگران و جویای حال ایشان بوده ­اند و با دعای خیرشان لطف الهی را جلب نمودند بویژه از سروران عزیز؛ حضرات آیات عظام صانعی و بیات زنجانی، بیت مرحوم آیت الله العظمی منتظری(رض) آقایان احمد و سعید منتظری، حجج اسلام آقایان سید محمد خاتمی، سید حسن خمینی، محسن کدیور، عبدالله نوری، دکتر سید محمدرضا خاتمی و سایر بزرگواران، کمال تشکر و قدردانی را داریم.

همچنین بر خود لازم می دانیم که از زحمات و تلاش تیم پزشکی، به ویژه جناب آقای دکتر بیرجندی، آقای دکتر بهار وحدت، پرسنل اتاق عمل و بخش ICU بیمارستان رضوی مشهد، تشکر و قدردانی کنیم و از خداوند بزرگ و مهربان، توفیق و بهروزی همگان را آرزو نماییم.

۳- اکنون که با لطف الهی و دعای دوستان، احمد عزیزمان را در جمع خود داریم، وظیفه مراقبت از ایشان بر عهده همه ماست. به همین جهت و بنابر توصیه پزشکان، تقاضا داریم ملاقات کنندگان عزیز رعایت حال ایشان را نموده و از گفتگوهای طولانی، خبرهای ناگوار و استرس زا، بحث و روبوسی خودداری نمایند. علاقه مندان می توانند برای ملاقات ایشان روزهای جمعه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ حضور یابند.

از همکاری و همراهی همه سپاسگزاریم.

خانواده قابل ۱۳۹۰/۶/۲۵

۱۳۹۰/۶/۲۰

ديدار با استاد احمد قابل بعد از عمل جراحي و سخنان استاد

پست آی سی یو، استاد قابل، یکشنبه 90/06/20، ساعت 15/30
او مثل همیشه مقاوم است، دوستان دسته دسته یه دیدارش می آیند و او خود را شرمنده این همه عاطفه می داند و دوستان خوشحال از سلامتی نسبی او و او همچنان از مبارزه می گوید.


خواستارمعلم آزاده، از دموکراسی می گوید

جمعه عید است، عید آزادگی، آزادی معلم آزاده ای که 777 روز بدون مرخصی در بند بود وجمعه، بعد از نیمه شب از بند رها شد. در دیدارش تنی چند از معلمان جانباز و مبارز حضور داشتند و او با شهامت و اصرار، چون گذشته از دموکراسی به عنوان تنها راه رهایی نام می برد.


فراخوان راهپيمايي سه شنبه 22 شهريور در مشهد

تجمع و راهپيمايي مردم مشهد در اعتراض به وضعيت درياچه اروميه همگام با ديگر شهرهاي ايران 
سه شنبه 22 شهريور ساعت 5 بعدازظهر سه راه راهنمايي تا چهارراه راهنمايي


۱۳۹۰/۶/۱۷

متن كامل سخنان احمد قابل در بیمارستان رضوی مشهد

این فیلم که امروز منتشر شده، احمد قابل را در بیمارستان رضوی مشهد نشان می‌دهد، در دقایقی که منتظر خالی شدن تخت برای بستری شدن است. سخنان این زندانی سیاسی در این فیلم درباره‌ی سقوط دیکتاتور لیبی، و نکات سیاسی و اعتقادی دیگری که مطرح می‌کند، به خصوص با روحیه‌ی باورنکردنی او که بیمار است و احتمالا در آستانه‌ی عمل جراحی شنیدنی است.



متن كامل سخنان استاد احمد قابل در بيمارستان رضوي
سلام بر همه دوستان همه ياران در اين مدت به فكر ما بودند با دعايي با يادي با خاطره اي با نوشته اي با گفته اي . از همشون ممنونم من هر موقع كه مواجه ميشم با اين دوستان احساس شرم ميكنم اين همه لطف و صفا و انسانيت چه جوري ميشه آدم جبران بكنه در نبودم، خانواده ام و دوستانم آنچنان با محبت برخورد ميكنن كه حقيقتا بعد از اينكه از زندان بيام بيرون چه جوري ميشه جبران كرد اينها رو  در درونم وقتي كه ميرم انقدر اين مسئله بهم ارامش ميده كه حتي اگر زير شديدترين بازجويي ها بودم در بعضي مواقع كوچكترين دغدغه اي نسبت به بيرون نداشتم چون زندوني يك بازداشتي يكي از مشكلاتي كه براش ميتونه بوجود بياد دغدغه هايي كه ممكنه در بيرون اتفاق افتاده باشه ولي الحمدالله من از دوستان مهربان و بستگان دلسوز آنقدر داشته و دارم كه هيچوقت كمترين دغدغه خاطري رو با خودم به درون زندان يا بازداشتگاه نبردم لذا هميشه راحت راحت بودم از اين جهت  و اين بسيار ميتونه آدم رو مقاوم كنه در مواضع خودش تحكيم كنه من اميدوارم كه انشاالله در آينده اي نه چندان دور در ايراني آزاد و شاد و مبتني بر امنيت وآسايش و رفاه مردم به همراه عدالت رشد و تعالي انشاالله در كنار هم زندگي كنيم و اين دوران مطمئنا سپري خواهد شد ان مع العسر يسرا فان مع العسر يسرا . هميشه پس از سختيها گشايش است و اين وعده الهي است سنت تاريخي هم اين رو نشون ميده بعضي از دوستان وقتي خبر سقوط خبر قذافي رو در زندان شنيدن گفتن چرا خدا به مردم ايران چنين لطفي نميكنه گفتم مگه لطف به مردم ليبي لطف به مردم ايران نيست بنشينيد و يك تحليلي بكنين مگر ماها آزادي همه افراد در بند اسارت هاي ظلم  و ستم به عنوان خواسته خودمان و ارزوي خودمان قرار نداديم تا وقتي كه مردم ليبي آزاد ميشن ما بايد قبول كنيم كه خدا به اين خواسته ما جامه عمل پوشانده و دعاي ما رو مستجاب كرده و مصر آن اتفاقي كه براش ميفته وقتي در يمن در بحرين در سوريه اين اتفاقات داره ميفته ما بايد قبول كنيم كه خداوند داره دم به دم دعاهاي ما رو به اجابت ميرسونه چون ما كه دعايمان فقط شخص خودمون نبوده ما دلمون ميخواد همه آنهايي كه اسير ظلم و ستم اند در همه جاي دنيا با هر عقيده اي با هر ن‍ژادي همه از زير ظلم و ستم رهايي پيدا كنند همه برسن به يك زندگي آزاد و شاد مبتني بر رشد و تعالي و اين ها همه در حقيقت اقدامات پيشييني است كه ما مطمئن بشيم كه خدا بيكار ننشسته تا ظلمه و ستمكاران هر كار كه دلشون ميخواد بكنند نه دوري كه هر كي هر كاري بخواد بكنه كسي جوابشون رو نده گذشته سپري شده خدا هم وارد كار شده و مستبدان عالم رو به زير ميكشه و اين پيام خيلي خوب و شيريني براي همه ظلم ستيزان عالم و همه آزادگان عالم است من خدا ميدونه ان شبي كه خبر جشن مردم ليبي رو شنيدم به جمع دوستان توي اطاق گفتم كه شب قدر ليبيايي ها جواب داده و دعاي آنها مستجاب شده و به اميد روزي كه شب قدر ايرانيها هم جواب بده شب قدر سوريها  و بحريني ها هم جواب بده كه اين خود همون جواب همه مون هم هست . حالا ما ها شايد يك مقداري كم تحملي ميكنيم در بعضي جاها و الا چون نيك بنگري دنيا همه فضل خداست اين همه اعمال قدرت الهي است و بايد ببينيد چه اشوبي در تيم مستبدان عالم انداخته اين اتفاقات بدون اينكه از مرزها ي يك ملت و يك كشور بخواد با پاسپورت عبور كنه با ويزا عبور كنه پيام آنچه در ليبي اتفاق ميفته در مصر اتفاق افتاده خيلي سريع به همه مستبدان عالم ميرسه كه شما هم همچين آينده اي در پيش خواهيد داشت و آنها را متزلزل ميكنه دنيا داره اين طوري به هم ميپيچه اصلا اين همه اغتشاش فكري كه در تصميمات طرف مقابل ميشه ديد . اينها هم نشاني از چنين پيامهايي است كه آنها ميشنوند ولي بروي خودشون نياوردن پيامها رو ميگيرن درك ميكنن اينها هم لطف خداست . اين همه ، همه اش عنايت خداست همه اش كمك خداست به مردم ستميديده در گوشه كنار عالم بعضي از وقتها بيرون هم كه بودم دوستان ميگفتن شما چرا اينقدر اميدواري . ميگفتم مگر ميشه لطف خداي قادر متعال قادر مطلق ايمان داشته باشي اما اميدوار نباشي ما هميشه اميدواريم چون ميدونيم پشتوانه اي مثل خدا داريم اگر راست ميگيم كه در كارهايي كه ميكنيم به خاطر مردم به خاطر مردمه به خاطر خداست به خاطر منافع شخصي نيست. چون منافع شخصي آن سوي ماجراست كه اگر آدم بايد دنبال منافع شخصي باشه نگاهش معلومه كه بايد از كدوم ور بره  اگر مسيرهاي ديگري پا بگذاريم بايد مطمئن باشيم كه خدا هم جبران ميكنه. گفت تو بندگي چو گدايان به شرط مزد مكن  كه خواجه خود  روش بنده پروري داند. فقط بايد چشمها رو باز كني و ببيني كه چه اتفاقاتي در مجموع داره ميفته و چه آثاري رو در جهان هستي ميزاره قدرت خدا رو بايد با معيارهاي خود خداوند سبحان سنجيد نه با معيارهاي تنگ فردي و بشري.

۱۳۹۰/۶/۱۴

اشکان ذهابیان به طور موقت به اعتصاب غذای خود پایان داد


اشكان ذهابيان


اشکان ذهابیان دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد، در پی اوضاع بسیار بد جسمی و خونریزی شدید معده و با قول مساعد مسئولین برای پیگیری و رسیدگی به وضعیتش موقتا به اعتصاب غذای خود پایان داد.

به گزارش دانشجونیوز، اشکان ذهابیان، عضو سابق انجمن اسلامی دانشگاه فردوسی مشهد، که در آخرین روز ماه رمضان در اعتراض به شرایط نامناسب زندان و عدم پاسخگویی درباره ی وضعیت پرونده و آزادی مشروطش دست به اعتصاب غذای نامحدود زده بود، به علت ضعف شدید جسمانی و خونریزی معده که نهایتا منجر به بیهوشی اش شد، با توجه به قول مساعد مسئولین زندان برای پیگیری اوضاعش موقتا به اعتصاب غذای خود پایان داد.
اشکان ذهابیان که در تاریخ ١٢ اردیبهشت سال جاری به اتهام اقدام علیه امنیت ملی برای بار سوم در دوسال اخیر بازداشت شده بود، پس از تحمل ٤٣ روز انفرادی در زندان اداره اطلاعات ساری، شهید کچویی، به زندان متی کلای بابل منتقل شد. در این زندان، او ابتدا به بند سرقت منتقل شده و پس از آزار و اذیت و اخاذی صورت گرفته توسط سایر زندانیان، به بند قاتلین و مجرمین خطرناک انتقال یافت. او در این مدت تحت فشار های شدیدی از سوی مسئولین زندان و سایر زندانیان قرار گرفت. از جمله ی این مشکلات می توان به نداشتن حق مرخصی و ملاقات حضوری، محدودیت در استفاده از تلفن، نداشتن حق استفاده از کتاب های شخصی، تهدید های زندانیان، و فشارهای روحی از سوی مسئولین زندان از قبیل کارشکنی در زمینه ی آزادی مشروط و ... اشاره کرد.
این فعال دانشجویی که همزمان با پایان ماه مبارک رمضان اعتصاب غذای خود را اعلام کرده بود، بدون مراقبت پزشکی به بند انفرادی زندان متی کلا منتقل شد و دیروز طی ملاقات حضوری که با خانواده اش داشت نگرانی های بسیاری را راجع به اوضاع جسمانی اش به وجود آورد. در پی این ملاقات و ابراز نگرانی خانواده، اشکان ذهابیان موقتا به اعتصاب غذای خود پایان داد تا مسئولین طبق قول مساعدشان به اوضاع او رسیدگی کنند.
این دانشجوی محروم از تحصیل عضو شورای عمومی دفتر تحکیم، برای بار سوم در دو سال اخیر به اتهامات غیر قابل قبولی چون دیدار با مراجع تقلید تحت بازجویی قرار گرفت و پرونده ی جدیدش هم چنان بلاتکلیف است.

۱۳۹۰/۶/۱۲

مادراشکان ذهابیان: حال و روز پسرم نگران کننده است، می گویند مصاحبه هم نکنم


مادراشکان ذهابیان: حال و روز پسرم نگران کننده است، می گویند مصاحبه هم نکنم
جرس: اشکان ذهابیان هم اکنون نیمی از دوران محکومیت خود را گذرانده و طبق قوانین سازمان زندان ها باید آزاد گردد اما باوجود وعده مسئولین مبنی بر آزادی اشکان، فشارها بر روی او و خانواده اش افزایش یافته و بنا به دلایلی نامعلوم با آزادی وی مخالفت می گردد.
 
این عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت از سحرگاه سه شنبه در اعتراض به ادامه بازداشت غیرقانونی، وضعیت وخیم زندان و شرایط غیر انسانی نگهداری اش در زندان متی کلا بابل، اعتصاب غذا کرد. اما در دومین روز اعتصاب غذایش حالش وخیم شده و بجای رسیدگی پزشکی به سلول انفرادی زندان متی کلا منتقل شد.

اشکان ذهابیان، دانشجوی رشته شیمی محض دانشگاه فردوسی، مشهد، در دوران تحصیل در دانشگاه، از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی و علوم پزشکی مشهد بود. به علت فعالیت های دانشجویی ابتدا در سال 87 به مدت یک ترم از تحصیل محروم شد. وی در ایام انتخابات ریاست جمهوری سال 88، عضو ستاد مهدی کروبی بود و تنها 4 روز پس از انتخابات توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. بار دیگر در حوادث 13 آبان (روز دانش آموز) سال 88 به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به واسطه تشکیل انجمن های اسلامی شمال کشور بازداشت شد. اشکان ذهابیان در شعبه صد ویک دادگاه انقلاب شهرستان بابل به صورت غیابی به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. این فعال دانشجویی که در روز دوشنبه دوازدهم اردیبهشت سال جاری در پی درخواست اداره اطلاعات برای اجرای حکم شش ماهه خود به اداره اطلاعات ساری مراجعه کرده بود، در همان محل بازداشت شد.

گفتنی است در طی مدت سومین بازداشت اشکان ذهابیان بارها خانواده وی تهدید به عدم اطلاع رسانی در خصوص وضعیت فرزندشان شدند و مادر اشکان در اثر این فشارها یکبار به بیمارستان منتقل شد اما هیچگاه بعنوان یک مادر حاضر به سکوت نشد و تا آزادی فرزندش درد خود و اشکان را فریاد خواهد کرد.
متن گفتگوی "جرس" با رقیه جعفریان مادر اشکان ذهابیان در پی می آید:
 
خانم ذهابیان آیا امروز با اشکان ملاقات داشتید؟
بله، امروز من و پدرش توانستیم به مدت بیست دقیقه اشکان را ملاقات کنیم.
بعد از آن همه فشار چه شد که با این ملاقات موافقت کردند؟
البته نمی خواستند ملاقات بدهند، بعد از پیگیری های ما وقتی وضعیت روحی ما را بعنوان یک پدر و مادر دیدند بالاخره موافقت کردند.
آیا دوباره ملاقات هایتان به روال عادی است یا باز باید برای دیدن فرزندتان منتظر تماس آنها باشید؟
متاسفانه ما از این هم اطلاع نداریم. حالا امروز که اشکان را دیدیم و کمی از نگرانی در آمدیم اما دوباره باید مراجعه کنیم تا ببینیم همان هفته ای یکبار را می توانیم او را از پشت شیشه ببینیم یا نه؟ هنوز چیزی مشخص نیست. خودشان که می گفتند ما می توانیم این ملاقات را هم ندهیم اما لطف کردیم. حالا باید منتظر روز ملاقات باشیم و فردا پدرش می رود تا ببیند می تواند اشکان را دوباره ملاقات کند یا نه؟ من خودم که فردا نمی روم چون امروز که حال و روز اشکان را دیدم ناراحت شدم و تحمل ندارم فردا هم او را اینطور ببینم.
اشکان هنوز در اعتصاب غذا بسر می برد؟
در این ملاقات نمی توانستیم حرفی غیر از احوالپرسی بزنیم و در اطرافمان بودند به همین خاطر نتوانستم از اعتصاب غذایش بپرسم اما با توجه به وضعیت نامناسب جسمانی و ضعف شدیدی که داشت شاید هنوز در اعتصاب غذا باشد و فکر می کنم اگر هم اعتصاب غذای خود را شکسته باشد به او فشار آورده اند.
علت اعتصاب غذای اشکان چه بود؟
نسبت به شرایط  نامناسب زندان و عدم دسترسی به "حق" آزادیش اعتراض داشت. ما و اشکان فکر می کردیم در ماه رمضان "آزاد" می شود بعد گفتیم روز عید فطر حتما آزاد می شود چون مدت زندانش را هم گذرانده بود که باز آزادش نکردند.
دو هفته پیش زمانیکه با پدر اشکان گفتگو می کردم او بسیار خوش بین بود که اشکان آزاد شود و می گفت مسئولین قول آزادی اشکان را طی دو و سه روز داده اند و با توجه به اینکه اشکان حق استفاده از آزادی مشروط را دارد، چه شد که مسئولین به وعده خود عمل نکردند و این حق را از او سلب کرده اند؟
واقعا هیچ چیز نمی دانیم هیچ پاسخی هم به ما نمی دهند. حالا به چه دلیلی اشکان نمی تواند از این حق آزادی استفاده کند ما هم نمی دانیم! پدرش پیش خیلی ها رفت و به همه جا مراجعه کرد اما پاسخی نگرفت حالا در روزهای آینده باز به دادستانی مراجعه می کند تا ببینیم چه می شود؟
هنوز در سلول انفرادی نگهداری می شود؟
هنوز در انفرادی در محوطه قرنطینه نگهداری می شود.
وضعیت جسمی و روحی او چطور بود؟
خوب هرکسی که از نظر روحی تحت فشار باشد و اعتصاب غذا هم باشد مسلم است که از نظر جسمی چه حال و روزی باید داشته باشد.  آنچه که من امروز در ملاقات دیدم می توانم بگویم حال فرزندم اصلا خوب نبود و افت فشار داشت و رنگ و رویش پریده و زرد بود و از نظر جسمی وضعیت مناسبی نداشت. وقتی در آغوشش کشیدم و گریه کردم فقط گفت مادر گریه نکن، حال و رمق حرف زدن نداشت.
از حال و روز خودتان قبل و بعد از ملاقات با اشکان برایمان بگویید؟
اگر بخواهم از ناراحتی ها و نگرانی هایم بگوییم که تمام شدنی نیست و نمی د انم از کجا بگویم در این مدت فقط زجر کشیدم. الان هر چه هم بخواهم بعنوان درد و رنج یک مادر بگویم به ما می گویند حق مصاحبه ندارید و نباید حرفی بزنید حتی حرف خوب هم می گویند نزنید و ساکت باشید. الان هم فقط به سوالات شما پاسخ می دهم و چیز خاصی نمی گویم. بخاطر همین زیاد نمی توانم حرف بزنیم فقط همین را بگویم که از دوری بچه ام در رنج و عذاب هستم و نمی توانم تحمل کنم که فرزندم در رنج و درد ببینم. همین که در یک سلول است و ناراحت است برایم غیر قابل تحمل است و وقتی می بینمش دلم کباب می شود. یک بچه خوب و سالم و از همه نظر نمونه چرا باید اینطور در رنج باشد و با این وضع و حال او را ببینم؟
شما درست می گویید ما بر طبق وظیفه ای که داریم با شما تماس می گیریم و شما ناچار هستید در خصوص نادیده گرفتن حقوق انسانی فرزند در بندتان و روشن ساختن افکار عمومی پاسخ دهید و با توجه به اینکه شاید بسیاری از مسئولین از این اتفاقات کم اطلاع باشند از این تریبون بعنوان یک مادر درد کشیده صحبتهایتان را مطرح کنید.
من اصلا امید نداشتم که دیگر فرزندم را ببینم و از اینکه توانستم او را ببینم اگرچه نگران وضعیتش هستم اما باز خوشحالم که او را دیدم و بعد از این اتفاقات و حال ناگواری که داشت توانستم او را ببینم خدا را شکر می کنم. دو و سه روز تعطیل بود و هیچ خبری از فرزندم نداشتم و فکر می کردم به حالت اغماء افتاده و از اینکه سرپا دیدمش خوشحال شدم. اما خوب با وجود خوشحالی بعد از ملاقات نگرانی هایم افزایش پیدا کرد چون خیلی ضعیف و رنگ پریده بود. اشکان این دفعه خیلی تحت فشار بود و از نظر روحی و جسمی خیلی بهش فشار آمد. اما خوب انشالله بزودی آزاد شود و تمام نگرانی ها و ناراحتی هایم برطرف شود و امیدواریم مسئولان همانطور که وعده داده بودند اقدامی کنند تا اشکان به آغوش خانواده برگردد.

مرگ بهنام گنجی، دوست کوهیار گودرزی چند هفته پس از آزادی از زندان

جرس: بهنام گنجی خیبری ، دانشجوی 22 ساله دانشگاه علمی کاربردی تهران که به تازگی از زندان اوین آزاد شده بود ، نیمه شب 0 شهریور به زندگی خود خاتمه داد.

به گزارش جرس بهنام گنجی از دوستان کوهیار گودرزی بود که در روز نهم مرداد همراه کوهیار گودرزی و یکی دیگر از دوستانش در منزل شخصی اش در تهران توسط نیروهای لباس شخصی بازداشت شده بود. در حالیکه بهنام گنجی و دیگر دوستش روز 17 مرداد از زندان
ازاد شدند، کوهیار گودرزی همچنان در بازداشت به سر می برد. صبح روز دهم مرداد نیز پروین مخترع ، مادر کوهیار در شهر کرمان بازداشت شد.

بهنام گنجی در حالیکه سابقه هیچ فعالیت سیاسی نداشت به سلول انفرادی بند 240 زندان اوین منتقل شد و تحت فشارهای روحی و روانی شدید بازجویان برای اعتراف به مسائل خلاف واقع قرار گرفت. فشارهایی که منجربه افسردگی و نهایتا خودکشی وی شد. بهنام نیمه شب پنجشنبه 10 شهریور با خوردن قرص به زندگی خود خاتمه داد.

در دوران بازداشت مرحوم بهنام گنجی در بازداشتگاه 240 و 209 بازجویان وی را تحت فشارهای فزاینده قرار داده بودند که علیه دوستش ،کوهیار گودرزی، اعترافات دروغین کند که وی نپذیرفته بود. بازجویان از وی خواسته بودند که از کوهیار شکایت کند که وی با وجود فشارهای فزاینده بازجویان نپذیرفته بود. بازپرس شعبه دوم دادسرای اوین ( شهید مقدس ) نیز بهنام گنجی و خانواده اش را تهدید کرده بود که هرگونه روابطش با کوهیار گورزی را باید قطع کند.

وی پس از یک هفته بازداشت در سلول انفرادی بند 240 و چندین روز بازداشت در یکی از سلول های جمعی بند 209 زندان اوین و بیشتر از 10 جلسه بازجویی با چشم بند و تحت فشار بازجویان وزارت اطلاعات با قرار کفالت از زندان اوین آزاد شد.


طبق قانون حقوق شهروندی، نگهداری در سلول انفرادی و زدن چشم بند مصداق شکنجه اعلام شده و غیر قانونی م یباشد. با این حال معلوم نیست که به جز این موارد ، چه اتفاقات دیگری در بازداشتگاه بر وی گذشته است.



به گفته خانواده گنجی خیبری ، از زمانی که بهنام از بازداشت آزاد شده بود به شدت از فشارهای دوران بازداشتش متاثر شده و افسرده بود ، به نحوی که همواره ترس از بازداشت داشت. افسردگی و اقدام به خودکشی بهنام گنجی بعد از مدت کوتاهی پس از آزادی اش از بند امنیتی زندان اوین در حالی صورت گرفت که وی سابقه هیچگونه افسردگی یا بیماری در دوران قبل از زندانش نداشت.



در پی خودکشی وی در نیمه شب روز پنجشنبه 10 شهریور ، ماموران امنیتی و پلیس در منزلی که جنازه وی در آن بود حاضر شدند و رفتار بدی با خانواده داشتند.

بر اساس این گزارش، پیکر بهنام گنجی خیبری جهت تشییع و تدفین به زادگاهش مشهد منتقل شده است.

قرار است وی یکشنبه صبح در بهشت جواد الائمه شهر مشهد تشییع و تدفین شود.‬ با توجه به عدم پذیرش مسئولیت بازداشت کوهیار گودرزی توسط مقامات قضایی تا کنون، ادامه بازداشت خودسرانه و غیرقانونی پروین مخترع مادر این فعال حقوق بشری در زندان کرمان و اکنون خودکشی دوستش که به تازگی از زندان آزاد شده است ، نگرانی ها در مورد سرنوشت کوهیار گودرزی و آنچه در بازداشتگاه بر وی و بهنام گنجی گذشته، افزایش یافته است.


منبع:جرس