۱۳۹۰/۱۱/۱۰
۱۳۹۰/۱۱/۹
نظرسنجی: مسیر راه پیمایی روز ۲۵ بهمن را تعیین کنید
بیست و پنج بهمن سالگرد حصر غیر قانونی رهبران جنبش سبز نزدیک است. پیش از این شورای راه سبز امید در بیانیه ای از مردم خواسته است، از فرصت بیست و پنجم بهمن تا روز برگزاری انتخابات نمایشی مجلس، برای اعتراض و ابراز مجدد جنبش سبز بهره جویند.
این در حالی است که همزمان، بیکفایتی و فساد شدید در اجزای مختلف حکومت، و تحریمهایی ناشی از عملکرد نابخردانه دولتمردان نیز، بر نارضایتی عمومی افزوده است.
در چنین شرایطی، گروه های فعال و شبکه های اجتماعی گوناگون، در حال برنامه ریزی برای اقدامات اعتراضی هستند و برای دریافت نتیجه مطلوب، ضروری است که از هم اندیشی عموم مردم و فعالان جنبش بهره جویند. در همین ارتباط، فرمی نیز برای نظرسنجی اینترنتی درباره مسیر راهپیمایی اعتراضی تهیه شده که با شرکت در آن می توان به فعالان یاری رساند.
با توجه به تجربیات گذشته جنبش سبز در برگزاری تجمعات خیابانی، می توانید در این نظر سنجی شرکت کنید.
برای شرکت در این نظرسنجی گزینه مورد نظر خود را در مورد مسیر و مقصد راه پیمایی روز ۲۵ بهمن، با در نظر گرفتن مؤلفهٔهایی همانند سهولت دسترسی، راههای ورودی و خروجی متعدد و دسترسی آسان به وسایل نقلیه عمومی انتخاب کنید.
فرم این نظر سنجی به گونه ای طراحی شده که در صورت عدم وجود گزینه مورد نظر، می توانید آن را اضافه کنید.
برای شرکت در این نظرسنجی، اینجا را کلیک کنید
از همشهریان سبز مشهدی تقاضا میشود چنانچه نظری در مورد مسیر راهپیمایی 25 بهمن ماه در شهر مشهد دارند جهت همفکری و برنامه ریزی نظرشان در در زیر بگذارند.
ارسال شده توسط
جنبش سبز مشهد
در
۱۱:۴۸:۰۰ بعدازظهر
هیچ نظری موجود نیست:
برچسبها:
25 بهمن، جنبش سبز ، شبکه اجتماعی,
مسیر راهپیمایی

دعوت به تظاهرات روز ۲۵ بهمن
شبکه اجتماعی بیست و پنجم بهمن ضمن دعوت به حضور گسترده در تظاهرات روز ۲۵ بهمن ساعت ۱۶ تا ۱۹ را برای این تظاهرات به مراجع جنبش سبز پیشنهاد کرد.
شبکه اجتماعی بیست و پنجم بهمن مقصد پیشنهادی را نیز حرکت به سمت حد فاصل میدان فردوسی تا تقاطع نواب از تمامیمسیرهای ممکن در ساعت ۱۶ روز بیست و پنجم بهمن ذکر کرده است.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن “روز خشم” و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است." میرحسین موسوی
نه میرحسین. متوجه نیستند. اگر بودند سرزمینی که می توانست دوست شان داشته باشد را به دو راهی خطرناک انقلاب یا خطر حمله بیگانه نمی کشاندند. رئیس جمهور دروغینی که روزی برای مدیریت جهان به رهبران کشورها نامه می نوشت و رهبری که در رویاهای شبانه اش خود را والی مطلق تمام هستی می انگارد را چه کار به دردهای ملت. سر کوچه خیالشان که گوجه و گوشت یک سوم قیمت است ایستاده اند تا با سیب زمینی و یارانه شرف ملتی را ارزان معامله کنند، آنها را چه کار به آزادی. متکبرند چون فراعنه. غروری که از دیوانگان، ظالمانی می سازد که به سادگی انسان ها را به بند می کشند، جان شان را می گیرند و خم به ابرو نمی آورند. پیش بینی شما باز محقق شد، فراعنه صدای ملت را نشنیدند و دیر شد. نمی دانستند روزی خواهد رسید که آنسوی گذر کوچه خیال شان دیگر کسی آنها را نشناسد. شما و شیخ اما تنها گفتید یار مردم و جنبش سبزشان هستید. رسم "یاری" می دانستید که اسم شب سقوط فراعنه است. بیانیه هاتان پر بود از تنها دو کلمه: جنبش سبز و مردم. جایی دل نسلی که در زندانی چنین به دنیا می آمد و بزرگ می شد را بردید. نسلی زیبا که زیبایی را دید و از سکوت گذشت. نسلی که تصویرتان را در حالی که زیر آسمان آفتابی 25 خرداد با دستانی باز ایستاده اید قابی از طلا گرفته است. جنبش سبز کار بزرگ نسل ماست. مردم جان به لب رسیده ای که طعم تازیانه را هر روزمی چشند، دندان قرچه هایشان نشان سکوت و مرگ نیست آنها ایرانی سبز را خواب دیده اند و از رویایی چنین زیبا به سادگی نمی توان گذشت. ما همان ملت هستیم، ملت 25 خرداد، 30 خرداد، همان ها که با گوشه چشمی در 25 بهمن زمانی که فکر می کردند دیگر وجود نداریم چنان از جا کنده شدیم که می خواستیم چنان کنیم آن کنیم که در خرداد 88 تمام خاورمیانه را از خواب پرانده و لبخند شادی بر لبان ملل اسیر نشانده بودیم.
روح بیانیه بیست و پنجم بهمن میرحسین موسوی سرکش است. سر سازگاری با هیچ فرعونی ندارد، پای سفره نامرد نمی نشیند. تکلیف اش روشن است. بیانیه ای که آغاز این صفحه بود. شبکه ای که هیچ ندارد جز اعضایش و برای احقاق حق حاضر است از سالن های سینما تا سواحل خشک دریاچه ارومیه ای که دیگر با هیچ اشک چشمی پر نمی شود، در هر نقطه از این سرزمین در میانه میدان ظاهر شود. می گویند آغاز سفر سخت است اما اگر مرد و زن راه باشیم رسیدن به مقصد سخت نیست. آغاز و پایان این جنبش شما هستید. زیبائید که طلسم سکوت دیو را شکستید، توانگرید که روی خاکی از جنس طلا نشسته اید، توانا هستید که حتی سکوت تان خواب از چشمانشان می رباید. ایران فردا را دوست داریم چون شما آن را خواهید ساخت. زمستان هیچ گاه پایان قصه نبوده، شما از نسل بهارید، از نسل فردا و فریاد.
برادران و خواهران تان در این شبکه برحسب وظیفه و برای ادامه این راه سبز نظراتتان را جمع بندی و در ادامه این بیانیه منتشر می کنند.امید است در مقام اعضا یک شبکه اجتماعی فعال به بخشی از وظایف خود عمل کرده باشیم. طبیعی است که آرا و پیشنهادهای منتشره نظر همه ما را جلب نخواهد کرد اما اطمینان داشته باشید در این یازده ماه تمامی ایمیل ها و کامنت ها مطالعه و پیش از هر مراسمی جمع بندی شده اند.
برنامه پیش از روز بیست و پنجم بهمن:
ایجاد ترافیک و به صدا در آوردن بوق ماشین ها در عصر روزهای 23 و 24 بهمن در نقاط شلوغ شهر به جز حوالی بیمارستان ها. این برنامه در صورت پوشش رسانه ای مناسب علاوه بر ایجاد تحرک می تواند به اطلاع رسانی مراسم 25 بهمن نیز کمک بزرگی نماید.
روز بیست و پنجم بهمن:
به طور خلاصه بازخورد نظرات اعضا شبکه درباره برگزاری تظاهرات مثبت است. در این راستا و با تاسی از بیانیه 39 زندانی سبز که از قلب اوین ما را به شکست حصر میرحسین موسوی، شیخ مهدی کروبی و همسران ایشان دعوت کرده اند، گروه بیست و پنجم بهمن حمایت خود را از تظاهرات خیابانی در این روز اعلام می کند. با توجه به نظرات دریافتی، مقصد پیشنهادی حرکت به سمت حد فاصل میدان انقلاب تا آزادی (ترجیحا میدان فردوسی تا تقاطع خیابان آزادی و نواب) از تمامی مسیرهای ممکن در ساعت پنج بعد از ظهر روز بیست و پنجم بهمن می باشد.
در نهایت باید عرض کنیم به دلیل انتخابات پیش رو، مراسم 25 بهمن امسال اهمیت ویژه ای خواهد داشت. مشارکت فعال در این مراسم برگزاری این انتخابات نمایشی را در هاله ای از ابهام فرو خواهد برد. حاکمیت ترس خود را از برگزاری انتخابات پیش تر و در انتخابات شوراها نشان داده است. یادمان باشد برگزاری مراسم اعتراضی پیش از 12 اسفند راه را برای راهپیمایی میلیونی و مستمر هموار خواهد کرد. شکی هم نداشته باشیم پیروزی هر کدام از دو طرف حاضر در انتخابات به دیکتاتوری بسته تری خواهد انجامید. از شعله های امید در دلهای خود محافظت کنیم که اگر امید بمیرید انسانها هم زنده زنده می میرند. چه باک اگر دیکتاتور سنگ ها را ببندد و سگها را رها کند؟ قرعه فال به نام ما زده اند، در سکوتی که هیچ شنیده نمی شود جز صدای به هم خوردن دندانها، زمستان را باور نکنیم.
شبکه اجتماعی بیست و پنجم بهمن مقصد پیشنهادی را نیز حرکت به سمت حد فاصل میدان فردوسی تا تقاطع نواب از تمامیمسیرهای ممکن در ساعت ۱۶ روز بیست و پنجم بهمن ذکر کرده است.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
متوجه نیستند که ادامه ی سیاست غلبه به وسیله ی ایجاد خوف، نهایتا در نقطه ای به ضد خود تبدیل و آنگاه آمدن “روز خشم” و روزهای غضب ملی اجتناب ناپذیر می شود. فراعنه معمولا زمانی صدای ملت را می شنوند که بسیار دیر شده است." میرحسین موسوی
نه میرحسین. متوجه نیستند. اگر بودند سرزمینی که می توانست دوست شان داشته باشد را به دو راهی خطرناک انقلاب یا خطر حمله بیگانه نمی کشاندند. رئیس جمهور دروغینی که روزی برای مدیریت جهان به رهبران کشورها نامه می نوشت و رهبری که در رویاهای شبانه اش خود را والی مطلق تمام هستی می انگارد را چه کار به دردهای ملت. سر کوچه خیالشان که گوجه و گوشت یک سوم قیمت است ایستاده اند تا با سیب زمینی و یارانه شرف ملتی را ارزان معامله کنند، آنها را چه کار به آزادی. متکبرند چون فراعنه. غروری که از دیوانگان، ظالمانی می سازد که به سادگی انسان ها را به بند می کشند، جان شان را می گیرند و خم به ابرو نمی آورند. پیش بینی شما باز محقق شد، فراعنه صدای ملت را نشنیدند و دیر شد. نمی دانستند روزی خواهد رسید که آنسوی گذر کوچه خیال شان دیگر کسی آنها را نشناسد. شما و شیخ اما تنها گفتید یار مردم و جنبش سبزشان هستید. رسم "یاری" می دانستید که اسم شب سقوط فراعنه است. بیانیه هاتان پر بود از تنها دو کلمه: جنبش سبز و مردم. جایی دل نسلی که در زندانی چنین به دنیا می آمد و بزرگ می شد را بردید. نسلی زیبا که زیبایی را دید و از سکوت گذشت. نسلی که تصویرتان را در حالی که زیر آسمان آفتابی 25 خرداد با دستانی باز ایستاده اید قابی از طلا گرفته است. جنبش سبز کار بزرگ نسل ماست. مردم جان به لب رسیده ای که طعم تازیانه را هر روزمی چشند، دندان قرچه هایشان نشان سکوت و مرگ نیست آنها ایرانی سبز را خواب دیده اند و از رویایی چنین زیبا به سادگی نمی توان گذشت. ما همان ملت هستیم، ملت 25 خرداد، 30 خرداد، همان ها که با گوشه چشمی در 25 بهمن زمانی که فکر می کردند دیگر وجود نداریم چنان از جا کنده شدیم که می خواستیم چنان کنیم آن کنیم که در خرداد 88 تمام خاورمیانه را از خواب پرانده و لبخند شادی بر لبان ملل اسیر نشانده بودیم.
روح بیانیه بیست و پنجم بهمن میرحسین موسوی سرکش است. سر سازگاری با هیچ فرعونی ندارد، پای سفره نامرد نمی نشیند. تکلیف اش روشن است. بیانیه ای که آغاز این صفحه بود. شبکه ای که هیچ ندارد جز اعضایش و برای احقاق حق حاضر است از سالن های سینما تا سواحل خشک دریاچه ارومیه ای که دیگر با هیچ اشک چشمی پر نمی شود، در هر نقطه از این سرزمین در میانه میدان ظاهر شود. می گویند آغاز سفر سخت است اما اگر مرد و زن راه باشیم رسیدن به مقصد سخت نیست. آغاز و پایان این جنبش شما هستید. زیبائید که طلسم سکوت دیو را شکستید، توانگرید که روی خاکی از جنس طلا نشسته اید، توانا هستید که حتی سکوت تان خواب از چشمانشان می رباید. ایران فردا را دوست داریم چون شما آن را خواهید ساخت. زمستان هیچ گاه پایان قصه نبوده، شما از نسل بهارید، از نسل فردا و فریاد.
برادران و خواهران تان در این شبکه برحسب وظیفه و برای ادامه این راه سبز نظراتتان را جمع بندی و در ادامه این بیانیه منتشر می کنند.امید است در مقام اعضا یک شبکه اجتماعی فعال به بخشی از وظایف خود عمل کرده باشیم. طبیعی است که آرا و پیشنهادهای منتشره نظر همه ما را جلب نخواهد کرد اما اطمینان داشته باشید در این یازده ماه تمامی ایمیل ها و کامنت ها مطالعه و پیش از هر مراسمی جمع بندی شده اند.
برنامه پیش از روز بیست و پنجم بهمن:
ایجاد ترافیک و به صدا در آوردن بوق ماشین ها در عصر روزهای 23 و 24 بهمن در نقاط شلوغ شهر به جز حوالی بیمارستان ها. این برنامه در صورت پوشش رسانه ای مناسب علاوه بر ایجاد تحرک می تواند به اطلاع رسانی مراسم 25 بهمن نیز کمک بزرگی نماید.
روز بیست و پنجم بهمن:
به طور خلاصه بازخورد نظرات اعضا شبکه درباره برگزاری تظاهرات مثبت است. در این راستا و با تاسی از بیانیه 39 زندانی سبز که از قلب اوین ما را به شکست حصر میرحسین موسوی، شیخ مهدی کروبی و همسران ایشان دعوت کرده اند، گروه بیست و پنجم بهمن حمایت خود را از تظاهرات خیابانی در این روز اعلام می کند. با توجه به نظرات دریافتی، مقصد پیشنهادی حرکت به سمت حد فاصل میدان انقلاب تا آزادی (ترجیحا میدان فردوسی تا تقاطع خیابان آزادی و نواب) از تمامی مسیرهای ممکن در ساعت پنج بعد از ظهر روز بیست و پنجم بهمن می باشد.
در نهایت باید عرض کنیم به دلیل انتخابات پیش رو، مراسم 25 بهمن امسال اهمیت ویژه ای خواهد داشت. مشارکت فعال در این مراسم برگزاری این انتخابات نمایشی را در هاله ای از ابهام فرو خواهد برد. حاکمیت ترس خود را از برگزاری انتخابات پیش تر و در انتخابات شوراها نشان داده است. یادمان باشد برگزاری مراسم اعتراضی پیش از 12 اسفند راه را برای راهپیمایی میلیونی و مستمر هموار خواهد کرد. شکی هم نداشته باشیم پیروزی هر کدام از دو طرف حاضر در انتخابات به دیکتاتوری بسته تری خواهد انجامید. از شعله های امید در دلهای خود محافظت کنیم که اگر امید بمیرید انسانها هم زنده زنده می میرند. چه باک اگر دیکتاتور سنگ ها را ببندد و سگها را رها کند؟ قرعه فال به نام ما زده اند، در سکوتی که هیچ شنیده نمی شود جز صدای به هم خوردن دندانها، زمستان را باور نکنیم.
ارسال شده توسط
جنبش سبز مشهد
در
۱۱:۴۱:۰۰ بعدازظهر
هیچ نظری موجود نیست:
برچسبها:
25 بهمن، جنبش سبز ، شبکه اجتماعی

۱۳۹۰/۱۱/۶
امیر شیبانی زاده آزاد شد

امیر شیبانی زاده، دانشجوی محروم از تحصیل و اهل مشهد که در ۲۹ دی بازداشت شده بود ۴ بهمن آزاد شد .
گفتنی است در صفحه شخصی فیس بوک اش آورده شده است که وی از حال عمومی خوبی برخوردار نیست .
امیر شیبانی زاده، دانشجوی ۲۳ ساله محروم از تحصیل که در سال های اخیر به دفعات بازداشت شده است، اولین بار در تجمع اعتراض آمیز ۲۴ خرداد سال ۸۷ در پارک ملت مشهد بازداشت و پس از دو هفته ماندن در بند انفرادی به بند امنیتی زندان وکیل آباد منتقل شد و پس از مدتی با قرار کفالت ۸۰ میلیون تومانی آزاد شد.که پس از آن دادگاهی برایش تشکیل شد که رای صادره دادگاه بدوی با تجمیع ۳ پرونده به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق مصاحبه با سایتها و رسانه های ضد انقلاب و شرکت در اغتشاشات و تحریک جوانان به ۵ سال حبس و به اتهام توهین به رهبری به ۶ ماه حبس تبعید در زندان کرمان وی را محکوم کرد. که بعد از آن طبق ابلاغیه ای که برای وکیل اش از طرف دادگاه انقلاب ارسال شده بود در شعبه ۲۰ دادگاه تجدید نظر مشهد رای بدوی تایید شد .
وی در طول دو سال گذشته ۵ بار بخاطر فعالیت های دانشجویی و مدنی بازداشت شده است .
ارسال شده توسط
جنبش سبز مشهد
در
۸:۵۰:۰۰ بعدازظهر
هیچ نظری موجود نیست:
برچسبها:
امیر شیبانی ، زندانی ، بازداشت ، مشهد ، جنبش سبز

سوالات جالب رضا کیانیان از امام رضا(ع)
رضا کیانیان از بازیگران مطرح ومشهور تاریخ سینمای ایران است که در بسیاری از فیلمهای مهم وتاثیر گذار سینمای پس از انقلاب حضور داشته است. جدید ترین فیلمی که رضا کیانیان در آن حضور قابل توجهی داشته فیلم یه حبه قند ساخته تحسین شده رضامیر کریمی بوده است.
پدرو مادرم من رااز امام رضا(ع)خواستند
به گزارش پارس توریسم، رضا کیانیان چندی پیش در مصاحبه ای درباره میزان علاقه اش برای حضور و بازی در فیلمی با محوریت مضمونی امام رضا(ع)، گفته بود: اصلا بچه امام رضا(ع) هستم و اسمم هم رضا است و پدر و مادرم من را با نذر از امام رضا(ع) درخواست کرده اند.
حرم امام رضا(ع)جایی برای آرزوهای دورودراز
بد نیست بدانید کیانیان سال گذشته نیز در یادداشتی که در سایت خبر آنلاین منتشر شد روایت جالبی از علاقه خود به امام رضا (ع)بازگو کرده است.
به گزارش پارس توریسم، رضا کیانیان دریادداشت خود نوشته بود: برای یک نوجوان مشهدی که آرزوهای دور و دراز دارد، چه جایی بهتر از حرم برای عقدهگشایی. وقتی از همه جای ایران کرور کرور زائر راهی مشهد میشوند و از امام هشتم مراد و طلب میخواهند و بعد راضی و امیدوار راهی میشوند به شهر و دیارشان، پس چرا یک نوجوان مشهدی که سودای بازیگری دارد، راهی گوشه دنج حرم نشود و در میان آنهمه راز و نیاز جاری در میان رواقها و حیاطها رو به حرم ننشیند و با این امام مهربان دو کلمه حرف نزند و خواستهاش را نگوید. در آن روزگار برای من همه چیز در رسیدن به عشق و اول و آخرم یعنی بازیگری خلاصه میشد.
از سینما به حرم می رفتم
بازیگر فیلم یه حبه قند درادامه یادداشت خود نوشته بود: میخواستم مانند همه بازیگرانی که دوستشان داشتم، کاری جز بازی نکنم. بذر این عشق سودایی را فیلمهایی که در سینماهای مشهد میدیدم در جانم کاشته بود. تماشای آدمهایی که زندگی را آنطور که دوست داشتند میساختند و به آن چیزی که میخواستند میرسیدند، برای هر نوجوانی حسرتبرانگیز بود. همین که فیلم تمام میشد، همه نیاز بازیگری در جانم جمع میشد. مثل بغضی که در گلوگیر کرده باشد. پس راهی حرم میشدم. جانی که برای باز کردن گره جان و بغض گلو بهترین جای ممکن در مشهد است. میرفتم توی حرم و از ضامن آهو میخواستم که توجهی به حال من کرده و حاجت بازیگر شدن مرا نیز در میان این همه حاجت ریز و درشت که از سوی زائران بیان میشد، ادا بکند.
سالها گذشت و در میان رفتوآمد به حرم و سینما، جاهای دیگری هم برای رفتن پیدا کردم. کتابخانه، سالن تئاتر. آرام آرام بازیگری برایم فقط لذت بازی نبود، چیز دیگری شد. آرزوی کار بازیگری، شده بود تمنای بازی در بازی که راست باشد. دروغ نباشد. حرفی باشد برای گفتن و رازی برای افشا. این تمنا معلوم بود با سینمای آن روزگار که فیلمسازان ایرانی روانه پرده سینماها میکردند، خیلی جور درنمیآمد. آرزوهایم ابعاد دیگری پیدا کرده بود. همین که پا به حرم میگذاشتم و مثل همه زائران روبهروی ضریح مینشستم از امام غریب میخواستم که شرایط را تغییر بدهد. شرایطی که در آن بازیگری چیزی باشد که من دوست داشتم.
امام رضا (ع) خواسته هایم را برآورده کرد
از آن روزهای راز و نیاز در حرم سالها میگذرد. نیازی به توضیح نیست که امام رضا(ع) هر دو خواسته من را برآورده کرده.
اکنون هم بازیگرم و هم در فیلمهایی بازی میکنم که دوستش دارم. اما رسیدن به این دو آرزوی بزرگ آیا باعث میشود که من دیگر به حرم نروم و در میان آنهمه حاجتمند نشسته روبهروی حرم، ننشینم و راز و نیاز نکنم. اتفاقاً میروم. هر بار که راهم به مشهد و حرم میافتد راهی میشوم. بدون شک برای من که دو حاجت بزرگ در زندگی از این بزرگوار گرفته جای هیچ شبهای نیست که همچنان سفره دل برایش باز کند.
سوالات جالب کیانیان از امام هشتم
اما این سالها که میروم حرم، به جای بیان آرزو، سؤال میکنم. سؤالاتی که در زندگی برایشان پاسخی یا پیدا نمیکنم یا اگر پاسخی هست قانع نمیشوم. از امام رضا(ع) میپرسم که چگونه است که برای کار در یک اثر خوب هنری، باید از هزاران بیتخصص در هنر و متخصص در امور دیگر اجازه گرفت و برای هر آثاری نازل و یک بار مصرف، همه آماده صدور هزار مجوز و دستوراند؟ چطور است کار خوبی که به آن اعتقاد دارم یا اجازه ندارد، اجرا شود یا اگر هم اجرا شد، به هزار بهانه محدودش میکنند؟
چرا مشهد در شأن غربت توست، نه ولایت تو
آقای کیانیان در ادامه یادداشت فوق جالب خود نوشته بود: هرگز نفهمیدم چرا سینماهای شهرم باید تعطیل بشوند و ما بچههای سینمایی تو چرا نباید در شهر تو بهترین نمایش فیلمها داشته باشیم؟ چرا از وزارت فرهنگ و ارشاد، فقط ارشادش باقی مانده؟ چرا در شهر مشهد تئاتر ساخته نمیشود، تا ما بچه تئاتریها بتوانیم بهترین نمایشها را در شهر خودمان روی صحنه ببریم؟ چرا ما بچههای مشهد، نباید بهترین استودیوهای فیلمسازی را داشته باشیم؟ چرا برای فیلم ساختن باید برویم تهران؟ چرا مرکز هنرهای نمایشی، تو مشهد نیست. چرا بچههای تئاتر مشهد نباید بهترین استودیوهای فیلمسازی را داشته باشیم؟ چرا برای فیلم ساختن باید برویم تهران؟ چرا مرکز هنرهای نمایشی، تو مشهد نیست. چرا بچههای تئاتر مشهد باید غریبانه چشمشان به دست مرکز باشد؟ مگر اینجا مرکز نیست؟ چرا بهترین و زیباترین معماریهای جهان در شهر من نیست؟ چرا بهترین مجسمههای دنیا در مشهد کار گذاشته نمیشود؟ چرا بهترین سمفونیهای دنیا در مشهد اجرا نمیشود؟ چرا بهترین جشنوارههای هنری دنیا تو شهر مشهد نیست؟ چرا مشهد در شأن غربت توست، نه ولایت تو.
امام هشتم هیچ سؤالی را بیپاسخ نمیگذارد
بازیگر یه حبه قند در انتهای یادداشت خود نوشته بود: سؤالاتم را که میپرسم. دلم که خالی میشود، از حرم بیرون میآیم. مثل نوجوانی امیدوار و راضی با امام خداحافظی میکنم. اما غریب ساکت و پذیرنده در دل دنیایی از حاجت و نیاز در دل شهر مرا به حل مشکلاتم امیدوار میکند. دروغ نیست. من خودم شاهدم. امام هشتم هیچ سؤالی را بیپاسخ نمیگذارد.
پدرو مادرم من رااز امام رضا(ع)خواستند
به گزارش پارس توریسم، رضا کیانیان چندی پیش در مصاحبه ای درباره میزان علاقه اش برای حضور و بازی در فیلمی با محوریت مضمونی امام رضا(ع)، گفته بود: اصلا بچه امام رضا(ع) هستم و اسمم هم رضا است و پدر و مادرم من را با نذر از امام رضا(ع) درخواست کرده اند.
حرم امام رضا(ع)جایی برای آرزوهای دورودراز
بد نیست بدانید کیانیان سال گذشته نیز در یادداشتی که در سایت خبر آنلاین منتشر شد روایت جالبی از علاقه خود به امام رضا (ع)بازگو کرده است.
به گزارش پارس توریسم، رضا کیانیان دریادداشت خود نوشته بود: برای یک نوجوان مشهدی که آرزوهای دور و دراز دارد، چه جایی بهتر از حرم برای عقدهگشایی. وقتی از همه جای ایران کرور کرور زائر راهی مشهد میشوند و از امام هشتم مراد و طلب میخواهند و بعد راضی و امیدوار راهی میشوند به شهر و دیارشان، پس چرا یک نوجوان مشهدی که سودای بازیگری دارد، راهی گوشه دنج حرم نشود و در میان آنهمه راز و نیاز جاری در میان رواقها و حیاطها رو به حرم ننشیند و با این امام مهربان دو کلمه حرف نزند و خواستهاش را نگوید. در آن روزگار برای من همه چیز در رسیدن به عشق و اول و آخرم یعنی بازیگری خلاصه میشد.
از سینما به حرم می رفتم
بازیگر فیلم یه حبه قند درادامه یادداشت خود نوشته بود: میخواستم مانند همه بازیگرانی که دوستشان داشتم، کاری جز بازی نکنم. بذر این عشق سودایی را فیلمهایی که در سینماهای مشهد میدیدم در جانم کاشته بود. تماشای آدمهایی که زندگی را آنطور که دوست داشتند میساختند و به آن چیزی که میخواستند میرسیدند، برای هر نوجوانی حسرتبرانگیز بود. همین که فیلم تمام میشد، همه نیاز بازیگری در جانم جمع میشد. مثل بغضی که در گلوگیر کرده باشد. پس راهی حرم میشدم. جانی که برای باز کردن گره جان و بغض گلو بهترین جای ممکن در مشهد است. میرفتم توی حرم و از ضامن آهو میخواستم که توجهی به حال من کرده و حاجت بازیگر شدن مرا نیز در میان این همه حاجت ریز و درشت که از سوی زائران بیان میشد، ادا بکند.
سالها گذشت و در میان رفتوآمد به حرم و سینما، جاهای دیگری هم برای رفتن پیدا کردم. کتابخانه، سالن تئاتر. آرام آرام بازیگری برایم فقط لذت بازی نبود، چیز دیگری شد. آرزوی کار بازیگری، شده بود تمنای بازی در بازی که راست باشد. دروغ نباشد. حرفی باشد برای گفتن و رازی برای افشا. این تمنا معلوم بود با سینمای آن روزگار که فیلمسازان ایرانی روانه پرده سینماها میکردند، خیلی جور درنمیآمد. آرزوهایم ابعاد دیگری پیدا کرده بود. همین که پا به حرم میگذاشتم و مثل همه زائران روبهروی ضریح مینشستم از امام غریب میخواستم که شرایط را تغییر بدهد. شرایطی که در آن بازیگری چیزی باشد که من دوست داشتم.
امام رضا (ع) خواسته هایم را برآورده کرد
از آن روزهای راز و نیاز در حرم سالها میگذرد. نیازی به توضیح نیست که امام رضا(ع) هر دو خواسته من را برآورده کرده.
اکنون هم بازیگرم و هم در فیلمهایی بازی میکنم که دوستش دارم. اما رسیدن به این دو آرزوی بزرگ آیا باعث میشود که من دیگر به حرم نروم و در میان آنهمه حاجتمند نشسته روبهروی حرم، ننشینم و راز و نیاز نکنم. اتفاقاً میروم. هر بار که راهم به مشهد و حرم میافتد راهی میشوم. بدون شک برای من که دو حاجت بزرگ در زندگی از این بزرگوار گرفته جای هیچ شبهای نیست که همچنان سفره دل برایش باز کند.
سوالات جالب کیانیان از امام هشتم
اما این سالها که میروم حرم، به جای بیان آرزو، سؤال میکنم. سؤالاتی که در زندگی برایشان پاسخی یا پیدا نمیکنم یا اگر پاسخی هست قانع نمیشوم. از امام رضا(ع) میپرسم که چگونه است که برای کار در یک اثر خوب هنری، باید از هزاران بیتخصص در هنر و متخصص در امور دیگر اجازه گرفت و برای هر آثاری نازل و یک بار مصرف، همه آماده صدور هزار مجوز و دستوراند؟ چطور است کار خوبی که به آن اعتقاد دارم یا اجازه ندارد، اجرا شود یا اگر هم اجرا شد، به هزار بهانه محدودش میکنند؟
چرا مشهد در شأن غربت توست، نه ولایت تو
آقای کیانیان در ادامه یادداشت فوق جالب خود نوشته بود: هرگز نفهمیدم چرا سینماهای شهرم باید تعطیل بشوند و ما بچههای سینمایی تو چرا نباید در شهر تو بهترین نمایش فیلمها داشته باشیم؟ چرا از وزارت فرهنگ و ارشاد، فقط ارشادش باقی مانده؟ چرا در شهر مشهد تئاتر ساخته نمیشود، تا ما بچه تئاتریها بتوانیم بهترین نمایشها را در شهر خودمان روی صحنه ببریم؟ چرا ما بچههای مشهد، نباید بهترین استودیوهای فیلمسازی را داشته باشیم؟ چرا برای فیلم ساختن باید برویم تهران؟ چرا مرکز هنرهای نمایشی، تو مشهد نیست. چرا بچههای تئاتر مشهد نباید بهترین استودیوهای فیلمسازی را داشته باشیم؟ چرا برای فیلم ساختن باید برویم تهران؟ چرا مرکز هنرهای نمایشی، تو مشهد نیست. چرا بچههای تئاتر مشهد باید غریبانه چشمشان به دست مرکز باشد؟ مگر اینجا مرکز نیست؟ چرا بهترین و زیباترین معماریهای جهان در شهر من نیست؟ چرا بهترین مجسمههای دنیا در مشهد کار گذاشته نمیشود؟ چرا بهترین سمفونیهای دنیا در مشهد اجرا نمیشود؟ چرا بهترین جشنوارههای هنری دنیا تو شهر مشهد نیست؟ چرا مشهد در شأن غربت توست، نه ولایت تو.
امام هشتم هیچ سؤالی را بیپاسخ نمیگذارد
بازیگر یه حبه قند در انتهای یادداشت خود نوشته بود: سؤالاتم را که میپرسم. دلم که خالی میشود، از حرم بیرون میآیم. مثل نوجوانی امیدوار و راضی با امام خداحافظی میکنم. اما غریب ساکت و پذیرنده در دل دنیایی از حاجت و نیاز در دل شهر مرا به حل مشکلاتم امیدوار میکند. دروغ نیست. من خودم شاهدم. امام هشتم هیچ سؤالی را بیپاسخ نمیگذارد.
ارسال شده توسط
جنبش سبز مشهد
در
۱۲:۳۲:۰۰ قبلازظهر
هیچ نظری موجود نیست:
برچسبها:
مشهد ، رضا کیانیان، فرهنگ و ارشاد ، فیلم ، تئاتر ، موسیقی

۱۳۹۰/۱۱/۳
امیر شیبانی بازداشت شد
بر اساس گزارشهای رسیده امیر شیبانی فعال دانشجویی در مشهد روز پنج شنبه ساعت ۳ بعد از ظهر دستگیر شده و فقط توانسته با پیام کوتاه به مادرش اطلاع بدهد.

رای صادره در دادگاه بدوی که با تجمیع ۳ پرونده به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق مصاحبه با سایتها و رسانه های ضد انقلاب و شرکت در اغتشاشات و تحریک جوانان به ۵ سال حبس و به اتهام توهین به رهبری به ۶ ماه حبس تبعید در زندان کرمان محکوم شده بوده که روز پنجشنبه ی هفته ی گذشته طبق ابلاغیه ای که برای وکیل اش از طرف دادگاه انقلاب ارسال شده بود در شعبه ۲۰ دادگاه تجدید نظر مشهد رای بدوی تایید و ۱۰ روز برای اجرای حکم فرصت داده شده بود و تا روز دوشنبه وقت داشته است با این حال دیروز وقتی به دیدار حضوری با قاضی رفته بوده بازداشت شده است .
وی در طول دو سال گذشته ۵ باربخاطر فعالیت های دانشجویی و مدنی بازداشت شده است .
ارسال شده توسط
جنبش سبز مشهد
در
۱۱:۲۸:۰۰ بعدازظهر
هیچ نظری موجود نیست:
برچسبها:
امیر شیبانی ، زندانی ، بازداشت ، مشهد ، جنبش سبز

۱۳۹۰/۱۰/۳۰
انتخابات نمایشی اسفندماه، مجالی برای تبلور اعتراض، گسترش جنبش سبز و پیگیری حاکمیت ملی بیانیه شورای هماهنگی راه سبز امید به مناسبت انتخابات مجلس
بیانیه شماره چهار شورای هماهنگی راه سبز امید درباره انتخابات مجلس نهم منتشر شد. در این بیانیه آمده است:" همگامان جنبش سبز میتوانند نقش مهمی در رسواسازی انتخابات نمایشی و فرمایشی اسفندماه و سناریوهای عوامفریبانهی حاکمیت، و نیز تبیین ویژگیها و لوازم و استانداردهای انتخابات آزاد، سالم و عادلانه به عهده گیرند."
در ادامه این بیانیه آمده است:"طیفهایی از همراهان جنبش سبز، بازه زمانی بزرگداشت اولین سالگرد 25 بهمن تا روز رأی گیری را فرصتی مناسب برای تبلور و ابراز مجدد جنبش، و تأکید دوباره بر مواضع اصولی آن و نیز پیگیری چشماندازها میدانند. شورای هماهنگی راه سبز امید تمامی فعالان و حامیان جنبش سبز به ویژه جوانان و دانشجویان را به همیاری و همفکری در این باره، و نیز برای اخذ تصمیمات بهینه و کنش مؤثر در مقطع انتخابات مجلس آینده، با هدف گسترش و تعمیق و ارتقای جنبش سبز، تعقیب حاکمیت ملی، و مهار خودکامگی در کشور فرامیخواند."
به گزارش جرس متن کامل این بیانیه بشرح زیر است:
به نام خدا
راهپیمایی پرشکوه ۲۵ خرداد سال ۸۸ سرآغاز جنبش سبز ملت ایران در ادامه مبارزه مستمر و آگاهانه برای دستیابی به حقوق و آزادیهای قانونی و دفاع از حق مشارکت در اداره امور و تعیین سرنوشت خویش بود. این حرکت مدنی و حق طلبانه با سرکوب غیرانسانی و خشونتبار (از جمله به گلوله بستن اجتماعات و راهپیماییهای مسالمت آمیز، بازداشتهای غیرقانونی گسترده منتقدان و معترضان و شکنجه زندانیان و جنایاتی چون کهریزک و به ویژه فاجعه عاشورای خونین سال ۸۸) روبرو شد. با وجود این همه، حضور پرشور مردم آزاده و حقجو در حرکت اعتراضی ۲۵ بهمن سال ۸۹ عزم راسخ ملت ایران را در ادامه این مبارزه انسانی به نمایش گذاشت. اعتراض 25بهمن نشان داد جنبش سبز با زندگی مردم در آمیخته و با آرمانهای بلند ملت زنده است.
شورای هماهنگی راه سبز امید ضمن گرامیداشت یاد شهیدان جنبش سبز، ادای احترام به خانوادههای داغدار ایشان، تجلیل از زندانیان و همه کسانی که در ماههای گذشته متحمل خشونت و سرکوب و محرومیت شدهاند، انتخابات مجلس نهم را بهمثابهی سرآغاز مرحلهای نوین از حیات جنبش سبز ارزیابی میکند. مرحلهای که در صورت کنش آگاهانه و سازمانیافتهی فعالان سبز میتواند در مسیر مبارزه مدنی ملت ایران برای استیفای حقوق ازدست رفتهی خویش تجربهای غنی و پربار به ارمغان آورد و چشم انداز امیدبخشی را برای آینده جنبش رقم بزند. بخشهای مختلف جنبش سبز در مرحله ثبت نام نامزدهای انتخاباتی، با اتخاذ موضع هماهنگ و منسجم و اعلام عدم مشارکت فعال در انتخابات نشان دادند با وجود همه فشارها و تهدیدها و تطمیعهای پیدا و پنهان از آمادگی و ظرفیت مطلوبی برای تبدیل انتخابات مجلس نهم به مبارزهای مدنی و تعیین کننده علیه استبداد برخوردارند.
این انتخابات اگر در نگاه ما فرصتی برای نمایش عزم و اراده ملت بر ادامه مبارزه تا تحقق مطالبات خویش تلقی میشود، اقتدارگرایان حاکم نیز بدان همچون فرصتی برای مشروعیت بخشی به تداوم حضور خویش در قدرت و حل مشکلات خود در سطح بین الملل مینگرند. حاکمیت امیدوار است بتواند رقابت باندهای درون خود را به عنوان رقابت انتخاباتی واقعی میان جریانها و گرایشهای مختلف اجتماعی تبلیغ کند و به این ترتیب نمایشی از انتخابات به ظاهر رقابتی را به اجرا در آورد. اقتدارگرایان می کوشند با استفاده از تمامی امکانات تبلیغاتی، سیاسی، امنیتی و پلیسی خود مردم را به حضور هرچه بیشتر در انتخابات ناگزیر سازند. این تلاش میتواند شامل طیفی از اقدامات از جمله عملیات روانی، شایعهپراکنی، ایجاد رعب و ترس از عواقب عدم شرکت در انتخابات، محدودیت بیشتر رسانههای مستقل و اعمال فشار بیشتر بر تشکلهای سیاسی و مدنی منتقد و ... باشد. اقتدارگرایان حاکم نشان دادهاند برای حفظ قدرت و تداوم موقعیت خویش، اعتنایی به منافع و مصالح و امنیت ملی نمیکنند؛ بنابراین تعجبآور نخواهد بود اگر طی مدت باقیمانده تا انتخابات شاهد اجرای سناریوهایی همچون تشدید بحران و تهدیدهای خارجی و استفاده تبلیغاتی از آن به منظور تحریک احساسات وطن پرستانه ملت در هنگامهی انتخابات باشیم. شواهد و قراین این سناریوهای نابخردانه که آثار زیانبار آن بر منافع و مصالح کشور قابل انکار نیست، از هم اکنون قابل مشاهده است. در همین حال و با وجود تبلیغات جاری که عمدتاً مصرف داخلی دارد، تلاش برای رسیدن به توافق و تفاهم با طرفهای آمریکایی و اروپایی، با اعطای امتیازات چشمگیر در ازای کاهش فشارها و تحریمها، در جریان است.
رویکرد ضدملی و ضدمردمی حاکمان اقتدارگرا، مسئولیت همراهان جنبش سبز را در آگاهی بخشی به جامعه در قبال انتخابات آینده چند برابر میکند. همگامان جنبش سبز میتوانند نقش مهمی در رسواسازی انتخابات نمایشی و فرمایشی اسفندماه و سناریوهای عوامفریبانهی حاکمیت، و نیز تبیین ویژگیها و لوازم و استانداردهای انتخابات آزاد، سالم و عادلانه به عهده گیرند.
طیفهایی از همراهان جنبش سبز، بازه زمانی بزرگداشت اولین سالگرد 25 بهمن تا روز رأی گیری را فرصتی مناسب برای تبلور و ابراز مجدد جنبش، و تأکید دوباره بر مواضع اصولی آن و نیز پیگیری چشماندازها میدانند. شورای هماهنگی راه سبز امید تمامی فعالان و حامیان جنبش سبز به ویژه جوانان و دانشجویان را به همیاری و همفکری در این باره، و نیز برای اخذ تصمیمات بهینه و کنش مؤثر در مقطع انتخابات مجلس آینده، با هدف گسترش و تعمیق و ارتقای جنبش سبز، تعقیب حاکمیت ملی، و مهار خودکامگی در کشور فرامیخواند.
شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۰/۱۰/۱۳۹۰
در ادامه این بیانیه آمده است:"طیفهایی از همراهان جنبش سبز، بازه زمانی بزرگداشت اولین سالگرد 25 بهمن تا روز رأی گیری را فرصتی مناسب برای تبلور و ابراز مجدد جنبش، و تأکید دوباره بر مواضع اصولی آن و نیز پیگیری چشماندازها میدانند. شورای هماهنگی راه سبز امید تمامی فعالان و حامیان جنبش سبز به ویژه جوانان و دانشجویان را به همیاری و همفکری در این باره، و نیز برای اخذ تصمیمات بهینه و کنش مؤثر در مقطع انتخابات مجلس آینده، با هدف گسترش و تعمیق و ارتقای جنبش سبز، تعقیب حاکمیت ملی، و مهار خودکامگی در کشور فرامیخواند."
به گزارش جرس متن کامل این بیانیه بشرح زیر است:
به نام خدا
راهپیمایی پرشکوه ۲۵ خرداد سال ۸۸ سرآغاز جنبش سبز ملت ایران در ادامه مبارزه مستمر و آگاهانه برای دستیابی به حقوق و آزادیهای قانونی و دفاع از حق مشارکت در اداره امور و تعیین سرنوشت خویش بود. این حرکت مدنی و حق طلبانه با سرکوب غیرانسانی و خشونتبار (از جمله به گلوله بستن اجتماعات و راهپیماییهای مسالمت آمیز، بازداشتهای غیرقانونی گسترده منتقدان و معترضان و شکنجه زندانیان و جنایاتی چون کهریزک و به ویژه فاجعه عاشورای خونین سال ۸۸) روبرو شد. با وجود این همه، حضور پرشور مردم آزاده و حقجو در حرکت اعتراضی ۲۵ بهمن سال ۸۹ عزم راسخ ملت ایران را در ادامه این مبارزه انسانی به نمایش گذاشت. اعتراض 25بهمن نشان داد جنبش سبز با زندگی مردم در آمیخته و با آرمانهای بلند ملت زنده است.
شورای هماهنگی راه سبز امید ضمن گرامیداشت یاد شهیدان جنبش سبز، ادای احترام به خانوادههای داغدار ایشان، تجلیل از زندانیان و همه کسانی که در ماههای گذشته متحمل خشونت و سرکوب و محرومیت شدهاند، انتخابات مجلس نهم را بهمثابهی سرآغاز مرحلهای نوین از حیات جنبش سبز ارزیابی میکند. مرحلهای که در صورت کنش آگاهانه و سازمانیافتهی فعالان سبز میتواند در مسیر مبارزه مدنی ملت ایران برای استیفای حقوق ازدست رفتهی خویش تجربهای غنی و پربار به ارمغان آورد و چشم انداز امیدبخشی را برای آینده جنبش رقم بزند. بخشهای مختلف جنبش سبز در مرحله ثبت نام نامزدهای انتخاباتی، با اتخاذ موضع هماهنگ و منسجم و اعلام عدم مشارکت فعال در انتخابات نشان دادند با وجود همه فشارها و تهدیدها و تطمیعهای پیدا و پنهان از آمادگی و ظرفیت مطلوبی برای تبدیل انتخابات مجلس نهم به مبارزهای مدنی و تعیین کننده علیه استبداد برخوردارند.
این انتخابات اگر در نگاه ما فرصتی برای نمایش عزم و اراده ملت بر ادامه مبارزه تا تحقق مطالبات خویش تلقی میشود، اقتدارگرایان حاکم نیز بدان همچون فرصتی برای مشروعیت بخشی به تداوم حضور خویش در قدرت و حل مشکلات خود در سطح بین الملل مینگرند. حاکمیت امیدوار است بتواند رقابت باندهای درون خود را به عنوان رقابت انتخاباتی واقعی میان جریانها و گرایشهای مختلف اجتماعی تبلیغ کند و به این ترتیب نمایشی از انتخابات به ظاهر رقابتی را به اجرا در آورد. اقتدارگرایان می کوشند با استفاده از تمامی امکانات تبلیغاتی، سیاسی، امنیتی و پلیسی خود مردم را به حضور هرچه بیشتر در انتخابات ناگزیر سازند. این تلاش میتواند شامل طیفی از اقدامات از جمله عملیات روانی، شایعهپراکنی، ایجاد رعب و ترس از عواقب عدم شرکت در انتخابات، محدودیت بیشتر رسانههای مستقل و اعمال فشار بیشتر بر تشکلهای سیاسی و مدنی منتقد و ... باشد. اقتدارگرایان حاکم نشان دادهاند برای حفظ قدرت و تداوم موقعیت خویش، اعتنایی به منافع و مصالح و امنیت ملی نمیکنند؛ بنابراین تعجبآور نخواهد بود اگر طی مدت باقیمانده تا انتخابات شاهد اجرای سناریوهایی همچون تشدید بحران و تهدیدهای خارجی و استفاده تبلیغاتی از آن به منظور تحریک احساسات وطن پرستانه ملت در هنگامهی انتخابات باشیم. شواهد و قراین این سناریوهای نابخردانه که آثار زیانبار آن بر منافع و مصالح کشور قابل انکار نیست، از هم اکنون قابل مشاهده است. در همین حال و با وجود تبلیغات جاری که عمدتاً مصرف داخلی دارد، تلاش برای رسیدن به توافق و تفاهم با طرفهای آمریکایی و اروپایی، با اعطای امتیازات چشمگیر در ازای کاهش فشارها و تحریمها، در جریان است.
رویکرد ضدملی و ضدمردمی حاکمان اقتدارگرا، مسئولیت همراهان جنبش سبز را در آگاهی بخشی به جامعه در قبال انتخابات آینده چند برابر میکند. همگامان جنبش سبز میتوانند نقش مهمی در رسواسازی انتخابات نمایشی و فرمایشی اسفندماه و سناریوهای عوامفریبانهی حاکمیت، و نیز تبیین ویژگیها و لوازم و استانداردهای انتخابات آزاد، سالم و عادلانه به عهده گیرند.
طیفهایی از همراهان جنبش سبز، بازه زمانی بزرگداشت اولین سالگرد 25 بهمن تا روز رأی گیری را فرصتی مناسب برای تبلور و ابراز مجدد جنبش، و تأکید دوباره بر مواضع اصولی آن و نیز پیگیری چشماندازها میدانند. شورای هماهنگی راه سبز امید تمامی فعالان و حامیان جنبش سبز به ویژه جوانان و دانشجویان را به همیاری و همفکری در این باره، و نیز برای اخذ تصمیمات بهینه و کنش مؤثر در مقطع انتخابات مجلس آینده، با هدف گسترش و تعمیق و ارتقای جنبش سبز، تعقیب حاکمیت ملی، و مهار خودکامگی در کشور فرامیخواند.
شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۰/۱۰/۱۳۹۰
ارسال شده توسط
جنبش سبز مشهد
در
۱:۳۱:۰۰ بعدازظهر
هیچ نظری موجود نیست:
برچسبها:
انتخابات ، شورای هماهنگی راه امید، بیانیه ، اسفند ماه

۱۳۹۰/۱۰/۲۰
دوباره همدیگر را د خیابان خواهیم شناخت
از آخرین بیانیه میرحسین موسوی: "امروز دامنه ی شعار “رای من کجاست؟” مردم ایران، به شعار “الشعب یرید اسقاط النظام” در قاهره و سوئز و اسکندریه رسیده است. برای کشف راز این پیوندها و مشابهت ها لازم نیست جای دوری برویم. کافی است شیوه ی انتخابات اخیر مصر را با انتخابات های خود مقایسه کنیم و اینکه رئیس شورای نگهبان از بی نیازی به آرا میلیون ها شهروند سبز سخن می راند. اگر به نظام های در حال سقوط جهان عرب و خاورمیانه با دقت نگاه کنیم، خواهیم دید؛ در همه ی این نظام ها به یک سان شبکه های اجتماعی وعرصه ی مطبوعات و فضای مجازی مورد حمله قرار می گیرند و به شکل حیرت انگیزی اس ام اس ها و تلفن ها و اینترنت قطع و قلم ها مشابه یکدیگر در هم شکسته و معترضین به زندان ها برده می شوند."
ارسال شده توسط
جنبش سبز مشهد
در
۱۱:۱۶:۰۰ بعدازظهر
هیچ نظری موجود نیست:
برچسبها:
25 بهمن، خیابان ، میر حسین موسوی

اشتراک در:
پستها (Atom)